dynatron


(مکانیک و فیزیک) دیناترون، لامپ الکترونی

جمله های نمونه

1. The existence and characteristics of dynatron effect in the components and parts of several apparatus have been studied and proved in this paper.
[ترجمه گوگل]وجود و ویژگی‌های اثر دیناترون در اجزا و اجزای دستگاه‌های مختلف در این مقاله بررسی و اثبات شده است
[ترجمه ترگمان]وجود و ویژگی های اثر dynatron در اجزا و اجزای چندین دستگاه بررسی شده و در این مقاله اثبات شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. BPW 77 photo - dynatron and AD 620 meter amplifier are adopted in convert and amplify circuit.
[ترجمه گوگل]BPW 77 photo - dynatron و آمپلی فایر 620 متری AD در مدار تبدیل و تقویت به کار گرفته شده اند
[ترجمه ترگمان]BPW ۷۷ فریم تصویر - dynatron و ۶۲۰ متری بعد از میلاد در تبدیل و تقویت مدار مورد استفاده قرار می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. My factory is enterprise of a state-operated, produce dynatron of crystal of medium, small-power.
[ترجمه گوگل]کارخانه من یک شرکت دولتی است که دوناترون کریستال با قدرت متوسط ​​و کوچک تولید می کند
[ترجمه ترگمان]کارخانه من یک شرکت دولتی است که dynatron از بلور متوسط و کوچک تولید می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Dynatron, light-emitting diode, electrolytic capacitor metalized capacitor, inductance, safety capacitor, crystal oscillator, and other kind of electronic components tape.
[ترجمه گوگل]دایناترون، دیود ساطع نور، خازن فلزی خازن الکترولیتی، اندوکتانس، خازن ایمنی، نوسان ساز کریستالی، و انواع دیگر نوار قطعات الکترونیکی
[ترجمه ترگمان]Dynatron، دیود ساطع کننده نور، خازن الکترولیتی، خازن، خازن الکتریکی، نوسان ساز کریستالی و نوع دیگر نوار اجزای الکترونیکی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. We deal with a large range of line items including: tantalum electrolytic capacitors, SMD capacitors, SMD resistors, SMD inductances, SMD beads, SMD diode and dynatron, and IC.
[ترجمه گوگل]ما با طیف وسیعی از اقلام خطی از جمله: خازن های الکترولیتی تانتالیوم، خازن های SMD، مقاومت های SMD، اندوکتانس های SMD، دانه های SMD، دیود و دیناترون SMD و آی سی سر و کار داریم
[ترجمه ترگمان]ما با طیف وسیعی از موارد خط از جمله: tantalum electrolytic، خازن ها، capacitors SMD، resistors SMD، SMD inductances، beads SMD، diode SMD، SMD و IC سروکار داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Project 2: Using field effect transistor (FET) as the amplifier components would be more convenient to use and also it costs much less power than it does for dynatron.
[ترجمه گوگل]پروژه 2: استفاده از ترانزیستور اثر میدانی (FET) به عنوان اجزای تقویت کننده برای استفاده راحت تر خواهد بود و همچنین هزینه انرژی بسیار کمتری نسبت به دیناترون دارد
[ترجمه ترگمان]پروژه ۲: استفاده از ترانزیستور اثر میدان (FET ها به عنوان اجزای تقویتی برای استفاده راحت تر است و همچنین دارای قدرت کمتری نسبت به does می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The general intelligent controller for building automation system (BAS) is composed of AT89S52 and RS232 interfaces, modulus conversion chip, dynatron and NE4100 gateway etc.
[ترجمه گوگل]کنترل کننده هوشمند عمومی برای سیستم اتوماسیون ساختمان (BAS) از رابط های AT89S52 و RS232، تراشه تبدیل مدول، دیناترون و دروازه NE4100 و غیره تشکیل شده است
[ترجمه ترگمان]کنترل کننده هوشیار عمومی برای سیستم اتوماسیون ساختمان (BAS)متشکل از AT۸۹S۵۲ و RS۲۳۲ رابط، چیپ تبدیل modulus، dynatron و NE۴۱۰۰ می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Based on the research on the characteristic of the dynatron component and parts of an apparatus, the concept of dynatron effect was educed, and the engendering mode and principle was discussed.
[ترجمه گوگل]بر اساس تحقیق بر روی ویژگی جزء دیناترون و قطعات یک دستگاه، مفهوم اثر دیناترون آموزش داده شد و حالت و اصل ایجاد کننده مورد بحث قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]براساس تحقیقات انجام شده بر روی مشخصه مولفه های dynatron و قطعات یک دستگاه، مفهوم اثر dynatron educed بود، و شیوه engendering و اصول مورد بحث قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

بپرس