dynast

/ˈdɪnəst//ˈdɪnəst/

معنی: حاکم، سردودمان، عضو سلسله پادشاهان
معانی دیگر: سرسلسله، مقتدر

جمله های نمونه

1. Before take an examination of, dynast people doing scrip tensely.
[ترجمه گوگل]قبل از بررسی، افراد سلسله ای که به شدت اسکریپ انجام می دهند
[ترجمه ترگمان]قبل از اینکه معاینه شوند، افراد dynast به طور عصبی و با احتیاط کار می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The beginning of the Qing Dynasty, facing the situation of war unify whole country, Qing Dynast continue to implemented the tea-horse trade in North west area following the rule of the Ming Dynasty.
[ترجمه گوگل]آغاز سلسله چینگ، با مواجهه با وضعیت جنگ، کل کشور را متحد می کند، سلسله چینگ همچنان تجارت اسب چای را در منطقه شمال غرب پس از حکومت سلسله مینگ اجرا می کند
[ترجمه ترگمان]آغاز دودمان چینگ رو به رو است که در پی حاکمیت دودمان مینگ به تجارت اسب - اسب در منطقه شمال غربی ادامه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Liuzhou was set up in the West Han Dynast over 100 years ago.
[ترجمه گوگل]لیوژو بیش از 100 سال پیش در سلسله هان غربی تأسیس شد
[ترجمه ترگمان]Liuzhou بیش از ۱۰۰ سال پیش در کرانه باختری (هان)برپا شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Study About Tang Dynasty Poets' Marriage, the latest work of Professor Wang huibin, is his new fruit about the study of Tang Dynast literature.
[ترجمه گوگل]مطالعه درباره ازدواج شاعران سلسله تانگ، آخرین اثر پروفسور وانگ هویبین، میوه جدید او در مورد مطالعه ادبیات سلسله تانگ است
[ترجمه ترگمان]مطالعه درباره ازدواج شاعران تانگ، آخرین اثر پروفسور وانگ huibin، ثمره جدید او در مورد مطالعه آثار تانگ Dynast است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Said by a white Texan dynast in Ghana, an African country once ravaged by the slave trade, that unexceptionable insight might sound a shade patronising.
[ترجمه گوگل]گفته شده توسط یک سلسله تگزاسی سفیدپوست در غنا، کشوری آفریقایی که زمانی توسط تجارت برده ویران شده بود، این بینش غیرقابل قبول ممکن است در سایه حمایت به نظر برسد
[ترجمه ترگمان]با یک تگزاسی سفید به نام dynast در غنا، یک کشور آفریقایی که زمانی از تجارت برده غارت شد، آن بینش بی عیب و نقص ممکن است کمی patronising باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Besides, in the position of the dynast, Cao Pi was naturally incapable of opposing the assertion of using literal works to maintain the body of teachings on social relationships.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، در موقعیت سلسله، کائو پی به طور طبیعی قادر به مخالفت با ادعای استفاده از آثار تحت اللفظی برای حفظ مجموعه آموزه های روابط اجتماعی نبود
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، در موقعیت of، پی وی به طور طبیعی قادر به مخالفت با ادعای استفاده از آثار تحت اللفظی برای حفظ بدن آموزه های مربوط به روابط اجتماعی نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Since the late Qing Dynast, there has been an uneven transformation of humanities in Chinese academic from the traditional paradigm to modern one.
[ترجمه گوگل]از اواخر سلسله چینگ، تحولی نابرابر در علوم انسانی در آکادمیک چینی از پارادایم سنتی به نمونه مدرن وجود داشته است
[ترجمه ترگمان]از زمان the کینگ، یک تحول غیر یکنواخت در علوم انسانی در آکادمیک چینی از پارادایم سنتی به دنیای مدرن وجود داشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. That was almost invariably provoked by the actions of the dynasts themselves.
[ترجمه گوگل]که تقریباً همیشه توسط اقدامات خود سلسله ها تحریک می شد
[ترجمه ترگمان]این امر تقریبا همیشه از اعمال نفوذ خود of می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Wujigou, situated at about 10 miles from the southwest of Wushan county - seat in Chongqing city, is a medium size cemetery dated to Han dynast.
[ترجمه گوگل]ووجیگو، واقع در حدود 10 مایلی جنوب غربی شهرستان ووشان - مقر آن در شهر چونگ کینگ، گورستانی با اندازه متوسط ​​است که قدمت آن به سلسله هان می رسد
[ترجمه ترگمان]Wujigou، واقع در حدود ۱۰ مایلی جنوب غربی شهر Wushan در شهر چانگ کینگ، یک گورستان سایز متوسط متعلق به هان dynast است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Like the country of the British Commonwealth such as Australia, although be symbolistic, its nation is top dynast still is British empress.
[ترجمه گوگل]مانند کشور مشترک المنافع بریتانیا مانند استرالیا، اگرچه نمادین باشد، اما ملت آن از سلسله های برتر است، هنوز ملکه بریتانیا است
[ترجمه ترگمان]مانند کشور کشورهای مشترک المنافع بریتانیا مانند استرالیا، اگر چه symbolistic باشد، ملت آن هنوز ملکه بریتانیا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. This household four-line poem named "stepping upon the stork tower" a masterpiece of renowned Tong Dynast poet WangZihuan has made the stork tower one of China four famous towers.
[ترجمه گوگل]این شعر چهار بیتی خانگی به نام "پا گذاشتن بر برج لک لک" شاهکار شاعر مشهور سلسله تانگ وانگ زیهوان است که برج لک لک را به یکی از چهار برج معروف چین تبدیل کرده است
[ترجمه ترگمان]این شعر چهار سطر به نام \"قدم گذاشتن بر روی برج لک لک\" شاهکار شاعر مشهور تانگ Dynast است که برج لک لک را یکی از چهار برج مشهور چین قرار داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The development of China's dance got to the first peak in the Western Zhou Dynast.
[ترجمه گوگل]توسعه رقص چین به اولین اوج در سلسله ژو غربی رسید
[ترجمه ترگمان]توسعه رقص چین به قله اولین قله در غرب چین رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The article analyzes the extensive existence of sexual freedom in Han Dynast. . .
[ترجمه گوگل]این مقاله وجود گسترده آزادی جنسی در سلسله هان را تحلیل می‌کند
[ترجمه ترگمان]این مقاله وجود گسترده آزادی جنسی در هان Dynast را بررسی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. When it came to writing rules, LI Qing-zhao, with popular language and melodious rhythm and rhyme, ironed out the contradiction between elegance and mediocrity in late Northern Song Dynast. . .
[ترجمه گوگل]وقتی نوبت به قوانین نوشتن رسید، لی چینگ ژائو، با زبانی عامه پسند و ریتم و قافیه خوش آهنگ، تضاد بین ظرافت و متوسط ​​بودن را در اواخر سلسله سانگ شمالی برطرف کرد
[ترجمه ترگمان]وقتی نوبت به نوشتن قانون رسید، لشکر اسلام Qing با زبان مشهور و ریتم ملودی و قافیه، تناقضات میان ظرافت و ابتذال را در اواخر سونگ های شمالی اتو کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

حاکم (اسم)
burgomaster, governor, magistrate, dynast

سردودمان (اسم)
dynast

عضو سلسله پادشاهان (اسم)
dynast

انگلیسی به انگلیسی

• ruler, king, member of dynasty

پیشنهاد کاربران

بپرس