1. a stick of dynamite
یک استوانه ی دینامیت
2. to prime a dynamite
به دینامیت چاشنی گذاشتن
3. this film has been box-office dynamite
این فیلم از نظر فروش بلیط معرکه کرده است.
4. to politicians, the word "inflation" is dynamite
برای سیاست بازان واژه ی ((تورم)) نحس است.
5. They used five tons of dynamite to blow up the rock.
[ترجمه گوگل]آنها از پنج تن دینامیت برای منفجر کردن سنگ استفاده کردند
[ترجمه ترگمان]اونا از پنج تن دینامیت استفاده کردن تا سنگ رو منفجر کنن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اونا از پنج تن دینامیت استفاده کردن تا سنگ رو منفجر کنن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The rebels were wielding sticks of dynamite.
[ترجمه گوگل]شورشیان چوب های دینامیت به دست داشتند
[ترجمه ترگمان]شورشیان از دینامیت استفاده می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شورشیان از دینامیت استفاده می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. That teenager singer is really dynamite!
[ترجمه گوگل]اون خواننده نوجوان واقعا دینامیته!
[ترجمه ترگمان]این خواننده نوجوان واقعا دینامیت دارد!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این خواننده نوجوان واقعا دینامیت دارد!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The abortion issue is political dynamite.
[ترجمه گوگل]بحث سقط جنین دینامیت سیاسی است
[ترجمه ترگمان]مساله سقط جنین dynamite سیاسی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مساله سقط جنین dynamite سیاسی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. If the proposals became public they would be dynamite.
[ترجمه گوگل]اگر پیشنهادات عمومی می شد، دینامیت می شد
[ترجمه ترگمان]اگر این پیشنهادها علنی شود، آن ها دینامیت خواهند داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اگر این پیشنهادها علنی شود، آن ها دینامیت خواهند داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. They're using dynamite to blast away rocks to put a road in.
[ترجمه گوگل]آنها از دینامیت برای منفجر کردن صخره ها استفاده می کنند تا جاده ای را در آن قرار دهند
[ترجمه ترگمان]آن ها از دینامیت استفاده می کنند تا سنگ ها را منفجر کنند تا راهی پیدا کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن ها از دینامیت استفاده می کنند تا سنگ ها را منفجر کنند تا راهی پیدا کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Their new album is sheer dynamite.
[ترجمه گوگل]آلبوم جدید آنها دینامیت خالص است
[ترجمه ترگمان]آلبوم جدید آن ها فقط دینامیت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آلبوم جدید آن ها فقط دینامیت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The philosopher was still political dynamite.
[ترجمه گوگل]فیلسوف هنوز دینامیت سیاسی بود
[ترجمه ترگمان]فیلسوف هنوز دارای دینامیت سیاسی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]فیلسوف هنوز دارای دینامیت سیاسی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Dynamite film about sisters and music and hungers.
[ترجمه گوگل]فیلم دینامیت در مورد خواهران و موسیقی و گرسنگی
[ترجمه ترگمان]فیلم Dynamite در مورد خواهران و موسیقی و ولع
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]فیلم Dynamite در مورد خواهران و موسیقی و ولع
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. No two ways about it, Clint Schneider was dynamite.
[ترجمه گوگل]هیچ دو راه در مورد آن وجود ندارد، کلینت اشنایدر دینامیت بود
[ترجمه ترگمان]دو راه برای اون وجود نداره، کلینت Schneider \"،\" دینامیت \"بود\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دو راه برای اون وجود نداره، کلینت Schneider \"،\" دینامیت \"بود\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Now, with dynamite, the excavators were nibbling back each outcrop farther and farther away from the center.
[ترجمه گوگل]اکنون، با دینامیت، بیلهای مکانیکی هر رخنمون را دورتر و دورتر از مرکز به عقب میکوبیدند
[ترجمه ترگمان]اکنون، با دینامیت، excavators به هر یک از outcrop که دورتر و دورتر از مرکز قرار داشتند، back
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اکنون، با دینامیت، excavators به هر یک از outcrop که دورتر و دورتر از مرکز قرار داشتند، back
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید