dyed in the wool


تمام و کمال، به تمام معنی، دوآتشه، سرسخت، تمام عیار، پر و پا قرص، (الیاف پارچه و فرش و غیره) پیش از بافت رنگرزی شده، پیش رزیده

جمله های نمونه

1. his father was a dyed-in-the-wool communist
پدرش یک کمونیست دو آتشه بود.

2. Mary is a dyed in the wool liberal.
[ترجمه گوگل]مری یک لیبرال پشمی رنگ شده است
[ترجمه ترگمان]مری در the رنگی نقاشی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He is a dyed in the wool Republican.
[ترجمه گوگل]او یک جمهوری خواه رنگرزی است
[ترجمه ترگمان]او در جمهوری خواهان عضو حزب جمهوری خواه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I am dyed in the wool Ruin fan .
[ترجمه گوگل]من در فن پشمی خرابه رنگ شده ام
[ترجمه ترگمان]من در آن بادبزن پشمی رنگ رنگ کرده هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Bill Jones is a dyed in the wool Republican and his wife Betty is a dyed in the wool Democrat.
[ترجمه گوگل]بیل جونز یک جمهوری خواه رنگرزی است و همسرش بتی یک دموکرات رنگرزی است
[ترجمه ترگمان]بیل جونز رنگی است که در حزب جمهوری خواه پشمی و همسرش بتی رنگی است که در یک دموکرات پشمی رنگ شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Funny, I thought those colors were dyed in the wool, better check the label. . .
[ترجمه گوگل]خنده دار است، من فکر کردم آن رنگ ها در پشم رنگ شده اند، بهتر است برچسب را بررسی کنید
[ترجمه ترگمان]جالبه، من فکر می کردم رنگ ها در پشم رنگ شده، بهتره برچسب رو چک کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I am your assistant, my a dyed in the wool supporting your work.
[ترجمه گوگل]من دستیار شما هستم
[ترجمه ترگمان]من دستیار توام، dyed که در پشمی کار می کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[نساجی] رنگرزی الیاف پشم ( قبل از انجام هر گونه عملیات )

انگلیسی به انگلیسی

• dyed before weaving; complete, utter, total; steadfast, unchanging (in one's beliefs)
dyed-in-the-wool means having very strong opinions about something which you refuse to change.

پیشنهاد کاربران

Dyed - in - the - wool
درسته که به تعصبی و دو آتیشه بودن میشه ترجمه اش کرد ولی این واژه ها خودشون معادلهای دیگه ای دارن در انگلیسی. این اصطلاح به معنی اینه که یک نفر یه صفتی انگار تو خونش باشه یا به تعبیر دیگه بند نافش رو با اون صفت گره زدن. مثلاً:
...
[مشاهده متن کامل]

He is a dyed - in - the - wool traditionalist یعنی ذاتاً سنت گراست. سنتی بودن تو خونشه

Consistent in an affiliation or opinion over a long period; inveterate
تعصبی . افراطی
متعصب