duvet

/duːˈveɪ//ˈduːveɪ/

لحاف (معمولا از پر قو)، لحافِ پَر

جمله های نمونه

1. She climbed into bed and pulled the duvet over her.
[ترجمه مرتضی] رفت توی تخت خوابش و لحاف را روی خودش کشید
|
[ترجمه فاطمه] او روی تخت رفت و لحاف را روی سرش کشید
|
[ترجمه شان] او به بستر رفت و لحاف را بر روی خودش کشید .
|
[ترجمه حسین] وارد تخت شد و لحاف را رویش کشید
|
[ترجمه گوگل]روی تخت رفت و لحاف را رویش کشید
[ترجمه ترگمان]از تخت بالا رفت و لحاف را روی سرش کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I was just snuggling down into my warm duvet when the telephone rang.
[ترجمه گوگل]داشتم توی لحاف گرمم فرو رفته بودم که تلفن زنگ خورد
[ترجمه ترگمان]وقتی زنگ تلفن به صدا درآمد، فقط در بس تر گرم و گرم خود فرورفته بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. There's an extra duvet in the bottom drawer of the cupboard.
[ترجمه گوگل]یک لحاف اضافی در کشوی پایین کمد وجود دارد
[ترجمه ترگمان]یک پوشش اضافی در کشوی پایینی قفسه وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He snuggled down under the warm duvet.
[ترجمه گوگل]زیر لحاف گرم خم شد
[ترجمه ترگمان]خودش را زیر لحاف گرم جمع کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He flung back the duvet and got out of bed.
[ترجمه گوگل]لحاف رو پرت کرد و از تخت بلند شد
[ترجمه ترگمان]لحاف را به عقب انداخت و از رختخواب بیرون آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. She pulled the duvet over her head to try to shut out the light.
[ترجمه گوگل]لحاف را روی سرش کشید تا نور را خاموش کند
[ترجمه ترگمان]لحاف را روی سرش کشید تا نور را خاموش کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I bought a duvet cover and some curtains to match.
[ترجمه گوگل]من یک لحاف و چند پرده مناسب خریدم
[ترجمه ترگمان]من یک سرپوش پارچه ای و یک پرده برای تطبیق خریدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. You can purchase two kinds of duvet, polyester filled or natural.
[ترجمه گوگل]شما می توانید دو نوع لحاف، پر شده پلی استر یا طبیعی خریداری کنید
[ترجمه ترگمان]شما می توانید دو نوع duvet، پلی استر یا طبیعی بخرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Boardman is shown wearing a duvet with the logo in one of the expedition photographs.
[ترجمه گوگل]بوردمن در یکی از عکس های اکسپدیشن با لحافی با آرم نشان داده شده است
[ترجمه ترگمان]نشان داده شده است که Boardman با لوگو در یکی از عکس های مسافرتی نشان داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Lightweight and fluffy, the duvet is ideal for summer use.
[ترجمه گوگل]این لحاف سبک و پف دار برای استفاده در تابستان ایده آل است
[ترجمه ترگمان]سبک سبک (سبک)سبک و سبک (duvet)برای استفاده از تابستان ایده آل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. And, as a matter of course, all duvet covers are matched with similarly designed pillowcases.
[ترجمه گوگل]و به طور طبیعی، تمام لحاف ها با روبالشی هایی با طراحی مشابه هماهنگ می شوند
[ترجمه ترگمان]و به عنوان یک موضوع، تمام پوشش های duvet با pillowcases طراحی مشابه تطبیق داده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. She pulled the duvet over her head and ignored it.
[ترجمه گوگل]لحاف را روی سرش کشید و به آن توجهی نکرد
[ترجمه ترگمان]لحاف را روی سرش کشید و آن را نادیده گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The thin duvet lay in a crumpled heap on the floor.
[ترجمه گوگل]لحاف نازک در پشته ای مچاله روی زمین افتاده بود
[ترجمه ترگمان]لحاف نازک و مچاله شده روی زمین افتاده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. In luxury percale, a double duvet cover costs around £4 9
[ترجمه گوگل]در پرکاله لوکس، یک روتختی دو نفره حدود 49 پوند قیمت دارد
[ترجمه ترگمان]در percale لوکس، یک پوشش دو طرفه در حدود ۴ \/ ۴ پوند هزینه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Wearing eight layers of clothing including a duvet, I was almost pleasantly warm flogging up to the bottom of the crag.
[ترجمه گوگل]با پوشیدن هشت لایه لباس از جمله یک لحاف، تقریباً به طرز دلپذیری تا ته سنگ شلاق می خوردم
[ترجمه ترگمان]با پوشیدن هشت لایه لباس از جمله یک duvet، نزدیک به کف آن صخره شدیدا تنبیه شدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[] پوشاک پَر

انگلیسی به انگلیسی

• feather comforter
a duvet is a large bag filled with feathers or similar material, which you use to cover yourself in bed.

پیشنهاد کاربران

لحاف پَر
مثال:
the curtains matched the duvet cover
پرده ها با روکش لحاف پر جور است. {به هم می آیند}
لحاف، روانداز، بالاپوش
duvet
منابع• https://en.wikipedia.org/wiki/Duvet
لباسهای مخمل
لحافی که از پر قو باشه
( :
تلفظ : دو وِی
Bed covers
She put on a clean duvet cover
لحاف
لحاف روتختی
مخمل

بپرس