1. a dusty road
راه پرگرد و خاک
2. a dusty substance
ماده ی گرد مانند
3. the table is dusty
میز گرد گرفته است.
4. every waft of the dusty air made her cough
هر وزش هوای غبار آلود،او را به سرفه می انداخت.
5. he trailed through the dusty streets of harat
او با بی حالی در خیابان های پر گرد و غبار هرات راه می رفت.
6. the moon is dim on dusty nights
در شب های غبارآلود ماه کم نور است.
7. an old man who tried to prolong his dusty life
پیرمردی که می کوشید عمر بی حاصل خود را طولانی تر کند
8. all our yesterdays have lighted fools the way to dusty death
(شکسپیر) دیروزهای ما راه سفها را به سوی مرگ خاکی روشن کرده اند . . .
9. and all our yesterdays have lighted fools the way to dusty death
(شکسپیر) و تمام ایام گذشته ی ما راه مرگ خاکی را برای نابخردان منور کرده است.
10. We drove along the dusty road.
[ترجمه گوگل]در امتداد جاده غبارآلود رانندگی کردیم
[ترجمه ترگمان]از جاده خاکی عبور کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]از جاده خاکی عبور کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. She had matted hair and torn dusty clothes.
[ترجمه گوگل]موهای مات شده و لباس های خاکی پاره شده بود
[ترجمه ترگمان]او موهای درهم کشیده و لباس های گرد و خاکی پوشیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او موهای درهم کشیده و لباس های گرد و خاکی پوشیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. They started strolling down the dusty road in the moonlight.
[ترجمه گوگل]آنها شروع کردند به قدم زدن در جاده غبارآلود زیر نور مهتاب
[ترجمه ترگمان]شروع به پرسه زدن در جاده خاکی زیر نور مهتاب کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شروع به پرسه زدن در جاده خاکی زیر نور مهتاب کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. His black cassock was dusty and sweat - stained.
[ترجمه گوگل]روسری مشکی او گرد و خاک و عرق - لکه دار بود
[ترجمه ترگمان]ردای سیاهش گرد و خاک گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ردای سیاهش گرد و خاک گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The windy and dusty weather coarsened her skin.
[ترجمه گوگل]هوای وزش باد و گرد و غبار پوست او را درشت کرده بود
[ترجمه ترگمان]باد سرد و غبارآلود پوستش را پوشانده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]باد سرد و غبارآلود پوستش را پوشانده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The dirt road became dusty as it baked under the summer sun.
[ترجمه گوگل]جاده خاکی که زیر آفتاب تابستان پخته شد گرد و خاک شد
[ترجمه ترگمان]جاده خاکی که زیر آفتاب تابستان پخته می شد گرد و خاک می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]جاده خاکی که زیر آفتاب تابستان پخته می شد گرد و خاک می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
16. Heaps of dusty books lay on the floor.
[ترجمه گوگل]انبوهی از کتاب های غبار آلود روی زمین افتاده بود
[ترجمه ترگمان]کتاب های گرد و خاک گرفته روی زمین افتاده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کتاب های گرد و خاک گرفته روی زمین افتاده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
17. It's dusty. We must dust every day.
[ترجمه گوگل]گرد و خاک است باید هر روز گردگیری کنیم
[ترجمه ترگمان]گرد و خاک است هر روز باید گرد و خاک کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]گرد و خاک است هر روز باید گرد و خاک کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید