1. Have you got a dustpan and brush?
[ترجمه گوگل]آیا خاک انداز و برس دارید؟
[ترجمه ترگمان]خاک انداز و خاک انداز داری؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]خاک انداز و خاک انداز داری؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Just like Victorine had become busy with dustpan and brush.
[ترجمه گوگل]درست مثل ویکتورین که مشغول گردگیری و قلم مو شده بود
[ترجمه ترگمان]درست مثل این بود که ویکتور ین با خاک انداز و خاک انداز مشغول بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]درست مثل این بود که ویکتور ین با خاک انداز و خاک انداز مشغول بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. I dropped the dustpan and ran indoors.
[ترجمه گوگل]خاک انداز را انداختم و به داخل خانه دویدم
[ترجمه ترگمان]خاک انداز را پایین انداختم و به داخل خانه دویدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]خاک انداز را پایین انداختم و به داخل خانه دویدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. She emptied the dustpan and searched for something else to do, straightening the Christmas cards on the mantelpiece as she passed.
[ترجمه گوگل]ظرف گرد و غبار را خالی کرد و به دنبال کار دیگری گشت و کارت های کریسمس را که روی مانتو می گذشت درست کرد
[ترجمه ترگمان]خاک انداز را خالی کرد و به دنبال کار دیگری گشت و کارت های کریسمس را که از کنارش می گذشت صاف کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]خاک انداز را خالی کرد و به دنبال کار دیگری گشت و کارت های کریسمس را که از کنارش می گذشت صاف کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. No, with your hands, not with the dustpan.
[ترجمه گوگل]نه با دستانت نه با گردگیر
[ترجمه ترگمان] نه، با دستات، نه با خاک انداز
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] نه، با دستات، نه با خاک انداز
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. I carried the mess, in the dustpan, into the garden.
[ترجمه گوگل]من آشفتگی را، در خاک انداز، به داخل باغ بردم
[ترجمه ترگمان]خاک انداز را با خاک انداز به داخل باغ بردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]خاک انداز را با خاک انداز به داخل باغ بردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. A dustpan full of horse manure with the dustpan's brush stuck firmly into the stuff.
[ترجمه گوگل]گردگیری پر از کود اسب با قلم موی خاک انداز محکم به مواد چسبیده بود
[ترجمه ترگمان]خاک انداز سیب زمینی ها را با خاک انداز خاک انداز به داخل آب فرو برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]خاک انداز سیب زمینی ها را با خاک انداز خاک انداز به داخل آب فرو برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Dongying sag is a dustpan shape one with very abundant oil and gas.
[ترجمه گوگل]Dongying sag یک گردهافزار است که دارای نفت و گاز بسیار فراوان است
[ترجمه ترگمان]افتادگی Dongying یک عدد صحیح با روغن و گاز بسیار فراوان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]افتادگی Dongying یک عدد صحیح با روغن و گاز بسیار فراوان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Sweep the melon - seed shells into a dustpan.
[ترجمه گوگل]خربزه - پوسته بذر را در ظرف گردگیری بریزید
[ترجمه ترگمان]بقیه seed رو با خاک انداز جستجو کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بقیه seed رو با خاک انداز جستجو کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Hence, two people of brothers take broom and dustpan, arriving veranda uping to sweep sunlight.
[ترجمه گوگل]از این رو، دو نفر از برادران جارو و خاک انداز می گیرند و برای جارو کردن نور خورشید به ایوان می رسند
[ترجمه ترگمان]از این رو، دو نفر از برادرها جارو و خاک انداز گرفتند و به ایوان رسیدند تا نور خورشید را جارو کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]از این رو، دو نفر از برادرها جارو و خاک انداز گرفتند و به ایوان رسیدند تا نور خورشید را جارو کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. A dustpan is often used to pickup rubbish.
[ترجمه گوگل]برای جمع آوری زباله اغلب از یک گردگیر استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]A اغلب برای pickup استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]A اغلب برای pickup استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Dustpan Baojing County is located in rural south - west of Central, 35 km from the county seat.
[ترجمه گوگل]شهرستان داستپن بائوجینگ در روستایی جنوب - غرب مرکزی، 35 کیلومتری از کرسی شهرستان واقع شده است
[ترجمه ترگمان]شهرستان dustpan در مناطق روستایی جنوب غربی مرکز استان در ۳۵ کیلومتری مرکز این شهرستان قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شهرستان dustpan در مناطق روستایی جنوب غربی مرکز استان در ۳۵ کیلومتری مرکز این شهرستان قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Thus, the two brothers with a broom and dustpan to sweep up the sun terrace.
[ترجمه گوگل]بنابراین، دو برادر با یک جارو و خاک انداز برای جارو کردن تراس آفتاب
[ترجمه ترگمان]بدین ترتیب، دو برادر با جارو و خاک انداز شتاب داشتند تا ایوان را جارو کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بدین ترتیب، دو برادر با جارو و خاک انداز شتاب داشتند تا ایوان را جارو کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Slope belt of dustpan?like sag may be divided into monoclinal belt and fracture belt as the characteristics structure, reservoir and oil pool etc.
[ترجمه گوگل]کمربند شیب دار غبارروبی مانند آویزان را می توان به کمربند تک کلینال و کمربند شکست به عنوان ویژگی ساختار، مخزن و استخر نفت و غیره تقسیم کرد
[ترجمه ترگمان]belt Slope of؟ شبیه به افتادگی ممکن است به کمربند monoclinal و تسمه شکست به عنوان ساختار ویژگی ها، مخزن و مخزن نفت تقسیم شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]belt Slope of؟ شبیه به افتادگی ممکن است به کمربند monoclinal و تسمه شکست به عنوان ساختار ویژگی ها، مخزن و مخزن نفت تقسیم شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید