dustless


بی گرد و خاک، بی غبار

جمله های نمونه

1. Prisoners file down dustless hallways in formation, saluting their keepers as they pass.
[ترجمه گوگل]زندانیان راهروهای بدون گرد و غبار را تشکیل می دهند و هنگام عبور به نگهبانان خود سلام می کنند
[ترجمه ترگمان]زندانیان در راهروهای dustless صف می کشند و در حین عبور به نگهبانان خود احترام می گذارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The characteristics of dustless compouded lead salt stabilizer are good, and without dust poison.
[ترجمه گوگل]ویژگی های تثبیت کننده نمک سرب بدون گرد و غبار خوب و بدون سم گرد و غبار است
[ترجمه ترگمان]ویژگی های of compouded، تثبیت کننده نمک خوب هستند و عاری از گرد و غبار نیز هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The dustless chalk brush is I-shaped.
[ترجمه گوگل]برس گچ بدون گرد و غبار I شکل است
[ترجمه ترگمان]برس گچی dustless به شکل من است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The traffic is convenient, We own a dustless workshop with 3000 square meters and product lines(100 workers) provided with advanced production facilities.
[ترجمه گوگل]ترافیک راحت است، ما صاحب یک کارگاه بدون گرد و غبار با 3000 متر مربع و خطوط تولید (100 کارگر) با امکانات تولید پیشرفته هستیم
[ترجمه ترگمان]ترافیک راحت است، ما یک کارگاه dustless با ۳۰۰۰ متر مربع و خطوط تولید (۱۰۰ کارگر)فراهم کرده ایم که امکانات تولیدی پیشرفته فراهم کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The dustless lead fumarate composite stabilizer has better heat stability, photostability and lubricity. Its characteristics and heat stability in PVC are better than those of other lead salts.
[ترجمه گوگل]تثبیت کننده کامپوزیت فومارات سرب بدون گرد و غبار، پایداری حرارتی، پایداری نور و روانکاری بهتری دارد ویژگی ها و پایداری حرارتی آن در PVC بهتر از سایر نمک های سرب است
[ترجمه ترگمان]stabilizer composite منجر به تثبیت پایداری گرمایی، پایداری حرارتی، photostability و lubricity می شود مشخصات آن و پایداری گرمایی در PVC بهتر از دیگر نمک های سرب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. C. Do not use computer in matter irrelevant to working, turn off its power when off duty, periodically clean it to keep clean, neat, dustless.
[ترجمه گوگل]ج از رایانه در موارد بی ربط به کار استفاده نکنید، هنگام خاموش بودن کار، برق آن را خاموش کنید، مرتباً آن را تمیز کنید تا تمیز، مرتب و بدون گرد و غبار بماند
[ترجمه ترگمان]ج استفاده از کامپیوتر به صورت بی ربط به کار کردن، خاموش کردن قدرت خود هنگام انجام وظیفه، به طور دوره ای تمیز نگه داشتن تمیز، تمیز و تمیز کننده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The utility model chalk brush is continent, clean and dustless.
[ترجمه گوگل]برس گچی مدل کاربردی قاره ای، تمیز و بدون گرد و غبار است
[ترجمه ترگمان]این مدل مصرفی یک قلم مو، تمیز و dustless است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Suitable for the cutting and rewinding for toilet paper, dustless paper, non-woven fabric, the tightness level for rewinding can be adjustable.
[ترجمه گوگل]مناسب برای برش و پیچیدن کاغذ توالت، کاغذ بدون گرد و غبار، پارچه غیر بافته، سطح سفتی برای پیچیدن به عقب قابل تنظیم است
[ترجمه ترگمان]مناسب برای برش و rewinding برای کاغذ توالت، کاغذ dustless، پارچه non، سطح تنگی برای rewinding می تواند قابل تنظیم باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The invention discloses a purification safety cabinet, and relates to the technical field of purification cabinets for providing aseptic, dustless and clean working environment.
[ترجمه گوگل]این اختراع یک کابینت ایمنی تصفیه را نشان می‌دهد و مربوط به حوزه فنی کابینت‌های تصفیه برای ارائه محیط کاری آسپتیک، بدون گرد و غبار و تمیز است
[ترجمه ترگمان]اختراع، یک کابینت ایمنی تصفیه را نشان می دهد، و مربوط به زمینه فنی of برای فراهم کردن محیط کار تمیز کننده، dustless و تمیز کننده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The ministry of oil, packaging department and qc, practiced dustless workshop management.
[ترجمه گوگل]وزارت نفت، بخش بسته بندی و qc، مدیریت کارگاه بدون گرد و غبار را انجام داد
[ترجمه ترگمان]وزارت نفت، بخش بسته بندی و qc، مدیریت کارگاه dustless را تمرین کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The look from her eye is still so pure, like a dustless crystal.
[ترجمه گوگل]نگاه از چشمان او هنوز بسیار خالص است، مانند یک کریستال بی غبار
[ترجمه ترگمان]نگاه او هنوز خیلی خالص است، مثل یک کریستال dustless
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. High-pressure water jet cutting has advantages of narrow cuts, no thermal stress, dustless and cutting any materials.
[ترجمه گوگل]برش با جت آب با فشار بالا دارای مزایای برش های باریک، بدون تنش حرارتی، بدون گرد و غبار و برش هرگونه مواد است
[ترجمه ترگمان]برش آب با فشار بالا دارای مزایایی از کاهش کم، عدم استرس گرمایی، dustless و برش مواد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The content of trace elements also changed: the content of iron and manganese in wheat treated with floating dust were higher than that in dustless environment, but the content of zinc was lower.
[ترجمه گوگل]محتوای عناصر کمیاب نیز تغییر کرد: میزان آهن و منگنز در گندم تیمار شده با غبار شناور بیشتر از محیط بدون غبار بود، اما محتوای روی کمتر بود
[ترجمه ترگمان]محتوای عناصر ردیابی نیز تغییر کرد: مقدار آهن و منگنز در گندم تیمار شده با گرد و غبار شناور نسبت به محیط in بالاتر بود، اما محتوای روی کم تر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Pay special attention to the molds maintenance when in use, making it dry and dustless.
[ترجمه گوگل]در هنگام استفاده به نگهداری قالب توجه ویژه ای داشته باشید و باعث خشک و بدون گرد و غبار آن شود
[ترجمه ترگمان]توجه ویژه ای به تعمیر و نگهداری قالب ها در هنگام استفاده بکنید و آن را خشک و خشک کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• without dust, clean of dust

پیشنهاد کاربران

بپرس