dust up


(خودمانی) جنگ و دعوا، شکر آب، بگومگو، نزاع، دعوا، گردگیری

جمله های نمونه

1. The truck kicked a cloud of dust up.
[ترجمه گوگل]کامیون ابری از گرد و غبار را پرتاب کرد
[ترجمه ترگمان]کامیون از گرد و خاک گذشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. My early 1980s collection, which had fast been gathering dust up in the loft, was now woefully lacking.
[ترجمه گوگل]مجموعه اوایل دهه 1980 من، که به سرعت در حال جمع کردن گرد و غبار در انبار بود، اکنون به طرز غم انگیزی کمبود داشت
[ترجمه ترگمان]کلکسیون اوایل دهه ۱۹۸۰ که گرد و خاک را در زیر سقف جمع کرده بود، اکنون به شدت کم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Walking in the fields, autumn indiscriminately struck a chord in my hair, blown chaos of my thoughts, but also flipping me want to dust up the original hearts.
[ترجمه گوگل]قدم زدن در مزارع، پاییز بی‌رویه به موهایم ضربه زد، افکارم را در هرج و مرج دمید، اما می‌خواهم قلب‌های اصلی را غبارآلود کنم
[ترجمه ترگمان]در حالی که در مزارع قدم می زدم، بی هدف شروع به a در موهایم کردم، هرج و مرج افکار من را از بین بردم، اما عوض کردن دلم می خواست قلب های اصیل را پاک کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. With the footprint of the sun skating over the embroidered surfacelooking surrounded dust up and down in the air.
[ترجمه گوگل]با ردپایی از خورشید که بر روی سطح گلدوزی شده به نظر می رسد گرد و غبار در هوا بالا و پایین شده است
[ترجمه ترگمان]با رد پای آفتاب روی اسکی روی گلدوزی شده اش، گرد و خاک و گرد و خاک را احاطه کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. But at infrared wavelengths bright light from nearby stars lights gas and dust up with beautiful purples, greens, and blues.
[ترجمه گوگل]اما در طول موج های فروسرخ، نور درخشان ستارگان مجاور گاز و غبار را با رنگ های بنفش، سبز و آبی زیبا روشن می کند
[ترجمه ترگمان]اما در طول موج های مادون قرمز، نور روشن از ستارگان نزدیک، گاز و غبار را با بنفش، سبز و آبی روشن می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Then, a strong wind blows, whips the roads, stirs the dust up, coldly.
[ترجمه گوگل]سپس باد شدیدی می وزد، جاده ها را شلاق می زند، گرد و غبار را به سردی برمی انگیزد
[ترجمه ترگمان]سپس بادی قوی می وزد و راه ها را برمی گرداند و به سردی گرد و خاک را تکان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He's now facing suspension after a dust-up with the referee.
[ترجمه گوگل]او اکنون پس از غوغا با داور با محرومیت مواجه است
[ترجمه ترگمان]او در حال حاضر بعد از گرد کردن گرد و غبار با داور رو به رو است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He compares this dust-up with one he had with President Reagan.
[ترجمه گوگل]او این گرد و غبار را با غباری که با رئیس جمهور ریگان داشت مقایسه می کند
[ترجمه ترگمان]او این گرد و غبار را با فردی که با رئیس جمهور ریگان داشت مقایسه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Fellers come running, bobbies come running and it was a right old dust-up.
[ترجمه گوگل]فلرها می‌دوند، بابی‌ها می‌دوند و این یک گرد و غبار قدیمی بود
[ترجمه ترگمان]Fellers میومد، تک و تنها میان و این یه گرد و غبار قدیمی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He had a premarital dust-up with the woman who is now his wife, and the networks showed the video.
[ترجمه گوگل]او قبل از ازدواج با زنی که اکنون همسرش است گرد و غبار زد و شبکه ها این فیلم را پخش کردند
[ترجمه ترگمان]او غبار قبل از ازدواج را با زنی که اکنون همسرش است و شبکه ها ویدیو را نشان دادند، داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He couldn't see that the dust-up I'd had with our dad was mainly because of the way Frank was towards me.
[ترجمه گوگل]او نمی توانست ببیند که غباری که من با پدرمان داشتم عمدتاً به دلیل رفتار فرانک نسبت به من بود
[ترجمه ترگمان]او نمی توانست ببیند که این گرد و خاک که من با بابا داشتم بیشتر به خاطر مسیری بود که فرانک به سمت من می امد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. There'd be the most awful dust-up.
[ترجمه گوگل]وحشتناک ترین گرد و غبار وجود دارد
[ترجمه ترگمان]همه جا گرد و خاک شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. My favorite dust-ups are when the marital conflict is over something so trivial that you laugh as you retell the story.
[ترجمه گوگل]غبار مورد علاقه من زمانی است که درگیری زناشویی بر سر موضوعی پیش پا افتاده است که در حین بازگویی داستان می خندید
[ترجمه ترگمان]گرد و غبار مورد علاقه من زمانی هستند که کش مکش زناشویی به حدی بی اهمیت است که وقتی داستان را بازگو می کنید، شما می خندید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The antenna dustup has already hurt Apple's shares, knocking billions off its market capitalization. The company's shares are down more than 10 percent since the iPhone 4 launch.
[ترجمه گوگل]گرد و غبار آنتن در حال حاضر به سهام اپل آسیب رسانده و میلیاردها دلار از ارزش بازار آن را از بین برده است سهام این شرکت از زمان عرضه آیفون 4 بیش از 10 درصد کاهش یافته است
[ترجمه ترگمان]این آنتن ها در حال حاضر به سهام اپل آسیب رسانده، و میلیاردها دلار از سرمایه گذاری در بازار را به خود اختصاص داده اند سهام این شرکت از زمان پرتاب آیفون ۴ درصد بیشتر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Their biggest dustup this past season has been over the Iraq conflict .
[ترجمه گوگل]بزرگترین بحث آنها در فصل گذشته بر سر درگیری عراق بوده است
[ترجمه ترگمان]بزرگ ترین درگیری آن ها در این فصل گذشته در مورد مناقشه عراق بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. The dustup over such a small purchase is a reminder that U. S. security officials are keeping Huawei on a short leash.
[ترجمه گوگل]گرد و غبار روی چنین خرید کوچکی یادآوری می کند که مقامات امنیتی ایالات متحده هواوی را در یک بند کوتاه نگه داشته اند
[ترجمه ترگمان]تمرکز بر روی چنین خرید کوچکی، یادآور این است که U اس مقامات امنیتی Huawei را مهار می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. Reagan explains her dustup with her husband's chief of staff Don Regan, calling him "really a terrible man. "
[ترجمه گوگل]ریگان در مورد بحث خود با رئیس دفتر شوهرش دون ریگان توضیح می دهد و او را "واقعاً یک مرد وحشتناک" خطاب می کند
[ترجمه ترگمان]ریگان رابطه خود با رئیس ستاد رئیس جمهور ریگان را شرح داد و او را \"واقعا مرد وحشتناک\" خواند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

18. I defended her all through the Jennifer Aniston dustup.
[ترجمه گوگل]من از او در سراسر گرد و غبار جنیفر آنیستون دفاع کردم
[ترجمه ترگمان]من از او در میان جنیفر انیستون \" (Jennifer Aniston)دفاع کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

19. I just can't see him putting the uniform back on after this latest dustup .
[ترجمه گوگل]من فقط نمی توانم ببینم که او بعد از این آخرین گرد و غبار لباس را دوباره پوشیده است
[ترجمه ترگمان]من فقط نمی توانم او را ببینم که پس از آخرین گردگیری، یونیفرم را به عقب می راند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

20. If I had a guess, I'd guess McGrady will not be back on the bench when the Rockets play New Orleans Tuesday night. I just can't see him putting the uniform back on after this latest dustup .
[ترجمه گوگل]اگر حدس می زدم، حدس می زدم وقتی راکتس سه شنبه شب با نیواورلئان بازی می کند، مک گریدی روی نیمکت بازنخواهد گشت من فقط نمی توانم ببینم که او بعد از این آخرین گرد و غبار لباس را دوباره پوشیده است
[ترجمه ترگمان]اگر حدس زده باشم، حدس می زنم مک گریدی امشب بر روی نیمکت نخواهد بود من فقط نمی توانم او را ببینم که پس از آخرین گردگیری، یونیفرم را به عقب می راند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• (slang) a fight
a dust-up is a quarrel or fight; an informal word.

پیشنهاد کاربران

A dust - up refers to a minor or brief altercation or fight. It is usually less intense and chaotic compared to a brawl but still involves physical confrontation or conflict.
درگیری یا دعوای جزئی یا کوتاه.
...
[مشاهده متن کامل]

مثال؛
“There was a dust - up between two drivers on the road after a minor collision. ”
In a workplace environment, someone might say, “There was a dust - up between two colleagues during a meeting. ”
In a neighborhood dispute, a resident might describe a heated argument as a “dust - up” that escalated into shouting.

منابع• https://fluentslang.com/slang-for-battle/
Dust_up
دعوا ، بگو مگو
I really appreciate you still being game to do this, despite our little dust_up.
Dust_up بیشتر توسط بریتیش ها استفاده میشه

بپرس