آمبولانس هوایی، چرخبال/هِلیکُپتِرِ تخلیه مجروحان، تخلیه هوایی پزشکی نجات بخش
... [مشاهده متن کامل]
�داستاف� یک اصطلاح و علامت تماس است که در درجه اول با واحدهای آمبولانس هوایی ارتش ایالات متحده، به ویژه برای تخلیه اضطراری تلفات از مناطق جنگی، مرتبط است. همچنین نام پنجاه و هفتمین واحد پزشکی، اولین واحد آمبولانس هوایی ارتش ایالات متحده در ویتنام، نیز هست. این اصطلاح مترادف با تخلیه هوایی پزشکی نجات بخش شده است و شعار �خدمت بی دریغ به نیروهای رزمی ما� را به همراه دارد. در حالی که �داستاف� علامت تماس مورد استفاده واحدهای آمبولانس هوایی ارتش ایالات متحده است، تخلیه تلفات می تواند از طریق حمل و نقل زمینی نیز انجام شود.

عبارت "dust off" در زبان انگلیسی به معنای پاک کردن گرد و غبار از روی اشیاء است، به ویژه وقتی که اشیاء مدتی بدون استفاده باقی مانده اند.
به عنوان مثال:
- "I need to dust off my old guitar, " یعنی او می خواهد گیتار قدیمی اش را دوباره از جا بیرون بیاورد و از آن استفاده کند.
... [مشاهده متن کامل]
منبع CHAT GPT 4o AI
به عنوان مثال:
- "I need to dust off my old guitar, " یعنی او می خواهد گیتار قدیمی اش را دوباره از جا بیرون بیاورد و از آن استفاده کند.
... [مشاهده متن کامل]
منبع CHAT GPT 4o AI
Dust - off نام تجاری برای نوع خاصی از گردپاش گاز فشرده است که معمولاً به عنوان ماده استنشاقی مورد سوء مصرف قرار می گیرد.
اصطلاح "Dust - off" اغلب برای اشاره به هر برندی از گردپاش گاز فشرده که برای سوء مصرف از مواد استنشاقی استفاده می شود.
... [مشاهده متن کامل]
مثال؛
He was caught using dust - off to get high.
A concerned parent might say, “I found a can of dust - off in my child’s room and realized they were abusing inhalants. ”
In a discussion about the dangers of inhalant abuse, someone might mention, “Dust - off is one of the most commonly abused inhalants. ”
اصطلاح "Dust - off" اغلب برای اشاره به هر برندی از گردپاش گاز فشرده که برای سوء مصرف از مواد استنشاقی استفاده می شود.
... [مشاهده متن کامل]
مثال؛
کشتن کسی، معمولاً به شیوه ای خشونت آمیز یا وحشیانه.
این اصطلاح عامیانه به معنای حذف یا محو کردن شخصی از صفحه روزگار است.
مثال؛
“I was hired to dust off the target. ”
In a crime investigation, a detective might say, “We suspect that the victim was dusted off by a rival gang. ”
... [مشاهده متن کامل]
A criminal might brag, “I’ve dusted off anyone who crossed me. ”
این اصطلاح عامیانه به معنای حذف یا محو کردن شخصی از صفحه روزگار است.
مثال؛
... [مشاهده متن کامل]
راه اندازی وسیله ی پس از مدتی طولانی برای استفاده مجدد، غبار روبی، از زیر خاک بیرون کشیدن
گردگیریدن جایی .
گرد و خاک را تکاندن
آماده کردن چیزی برای استفاده مجدد از آن پس از یک مدت نسبتا طولانی
گردگیری کردن