durometer


سختی سنج، اسبابی که بوسیله ان سختی وسفتی اجسام رامعین میکنند

جمله های نمونه

1. It has a nominal durometer hardness of 55D and contains fine particle size carbon black.
[ترجمه گوگل]دارای سختی طول سنج اسمی 55D و حاوی ذرات ریز کربن سیاه است
[ترجمه ترگمان]آن سختی اسمی durometer ۵۵ D دارد و حاوی ذرات ریز ذرات ریز کربن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Durometer : Instrument for measuring the hardness of a resilient material, such as rubber blanket.
[ترجمه گوگل]دورومتر: ابزاری برای اندازه گیری سختی یک ماده ارتجاعی مانند پتو لاستیکی
[ترجمه ترگمان]Durometer: ابزار اندازه گیری سختی یک ماده انعطاف پذیر، مانند پتوی پلاستیکی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Shore A durometer use for testing the hardness of flexible materials such as rubber and plastics.
[ترجمه گوگل]دورومتر Shore برای آزمایش سختی مواد انعطاف پذیر مانند لاستیک و پلاستیک استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]Shore A از durometer برای تست سختی مواد انعطاف پذیر مانند لاستیک و پلاستیک استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It has a nominal durometer hardness of 53D and contains fine particle size carbon black.
[ترجمه گوگل]دارای سختی طول سنج اسمی 53D و حاوی ذرات ریز کربن سیاه است
[ترجمه ترگمان]آن سختی اسمی durometer ۵۳ D دارد و حاوی ذرات ریز ذرات ریز کربن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Shore C durometer use for testing the hardness of materials which includes vesicant Materials.
[ترجمه گوگل]طول سنج Shore C برای آزمایش سختی مواد که شامل مواد تاول زا می شود استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]Shore C durometer برای تست سختی موادی که شامل مواد vesicant هستند، استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Durometer hardenss tester an instrument used to characterize the hardenss of elastomers or other rubber - like materials.
[ترجمه گوگل]سختی سنج دستگاهی است که برای مشخص کردن سختی الاستومرها یا سایر مواد مشابه لاستیک استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]Durometer hardenss ابزاری است که برای مشخص کردن the of یا سایر مواد rubber استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It has nominal durometer hardness of 54D, is pigmented black with fine particle size carbon black, and contains a general purpose stabilizer.
[ترجمه گوگل]دارای سختی طول سنج اسمی 54D، سیاه رنگدانه با کربن سیاه با اندازه ذرات ریز و دارای یک تثبیت کننده عمومی است
[ترجمه ترگمان]آن سختی اسمی durometer ۵۴ D دارد، is سیاه با اندازه ذرات ریز کربن سیاه است، و دارای تثبیت کننده هدف عمومی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The Classic Style Durometers from PTC Instruments are built to meet or exceed current ASTM D2240, and ISO 868 specifications and are the most popular durometer sold today.
[ترجمه گوگل]طول سنج های کلاسیک از PTC Instruments برای برآوردن یا فراتر از مشخصات ASTM D2240 و ISO 868 ساخته شده اند و محبوب ترین دورومتر فروخته شده امروزی هستند
[ترجمه ترگمان]مدل کلاسیک Durometers از ابزارهای PTC برای برآورده کردن یا فراتر رفتن از specifications فعلی ASTM D۲۲۴۰ ساخته شده است و ISO ۸۶۸ popular امروزه به فروش می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. We measured 62 nuclei of senile cataract by Shaos durometer.
[ترجمه گوگل]ما 62 هسته آب مروارید پیری را با طول سنج Shaos اندازه گیری کردیم
[ترجمه ترگمان]ما ۶۲ هسته cataract را با Shaos durometer اندازه گیری کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The skin firmness or rigidity was measured at the forehead and the cheek with a device called a durometer.
[ترجمه گوگل]سفتی یا سفتی پوست در ناحیه پیشانی و گونه با دستگاهی به نام دوومتر اندازه گیری می شد
[ترجمه ترگمان]سفتی یا سفتی پوست در پیشانی و گونه با دستگاهی به نام a اندازه گیری شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[زمین شناسی] سختی سنج
[ریاضیات] سختی سنج، سختی سنج لاستیک، دورومتر
[پلیمر] دوام سنج، سختی سنج

پیشنهاد کاربران

بپرس