dural


(کالبدشناسی) سخت شامه ای، وابسته به سخت شامه

جمله های نمونه

1. OBJECT: The repair of dural defects is controversial in contemporary neurosurgery.
[ترجمه گوگل]هدف: ترمیم نقایص دورال در جراحی مغز و اعصاب معاصر بحث برانگیز است
[ترجمه ترگمان]OBJECT: ترمیم نقص های سخت شامه در جراحی عصبی معاصر بحث برانگیز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The differential diagnosis for dural plasmacytoma includes metastasis, lymphoma, dural sarcoma, plasma cell granuloma and meningioma.
[ترجمه گوگل]تشخیص افتراقی برای پلاسماسیتوما دورال شامل متاستاز، لنفوم، سارکوم دورال، گرانولوم سلول پلاسما و مننژیوم است
[ترجمه ترگمان]تشخیص افتراقی برای plasmacytoma سخت شامه شامل متاستاز، lymphoma، sarcoma dural، سلول پلاسما و meningioma است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Conclusion . Dural ossification is a common finding in OLF.
[ترجمه گوگل]نتیجه استخوان سازی دورال یک یافته رایج در OLF است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری Dural ossification یک یافته رایج در OLF است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Whatever the explanation, the dural tail sign remains a helpful sign at least suggestive of meningioma.
[ترجمه گوگل]هر توضیحی که باشد، علامت دم دورال یک علامت مفید است که حداقل نشان دهنده مننژیوم است
[ترجمه ترگمان]توضیح هر چه که توضیح باشد، نشانه دم سخت شامه حداقل نشانه ای مفید از meningioma باقی می ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. No obvious post - dural puncture headache ( PDPH ), cerebrospinal fluid leakage or neurologic sequelae were among thepatients.
[ترجمه گوگل]بدون سردرد آشکار پس از سوراخ شدن دورال (PDPH)، نشت مایع مغزی نخاعی یا عواقب عصبی در میان بیماران بود
[ترجمه ترگمان]هیچ آسیب پس از این سخت شامه (PDPH)، نشت مایع مغزی - نخاعی یا neurologic عصبی در میان thepatients وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Tentorial dural arteriovenous fistulae are rare clinically.
[ترجمه گوگل]فیستول شریانی وریدی تنتوریال از نظر بالینی نادر است
[ترجمه ترگمان]fistulae arteriovenous dural fistulae از لحاظ بالینی نادر هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The hematoma lay between the dural and the brain.
[ترجمه گوگل]هماتوم بین دورال و مغز قرار داشت
[ترجمه ترگمان]غده خونی بین شکاف و مغز قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Dural repairs were done through an intradural approach via single frontal craniotomy.
[ترجمه گوگل]ترمیم دورال از طریق روش داخل دورال از طریق کرانیوتومی منفرد فرونتال انجام شد
[ترجمه ترگمان]تعمیرات Dural از طریق یک رویکرد intradural از طریق craniotomy single انجام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Key words: dural tear, degeneratie lumbar surgery, repair, reoperation, complication.
[ترجمه گوگل]واژه‌های کلیدی: پارگی دورال، جراحی دژنراتیو کمر، ترمیم، جراحی مجدد، عارضه
[ترجمه ترگمان]واژه های کلیدی: چین سخت شامه، جراحی degeneratie کمری، تعمیر، reoperation، پیچیدگی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. AP dural sac diameter on axial and midsagittal images showed a similar tendency.
[ترجمه گوگل]قطر کیسه دورال AP در تصاویر محوری و میان ساجیتال تمایل مشابهی را نشان داد
[ترجمه ترگمان]قطر کیسه سخت شامه در تصاویر محوری و midsagittal گرایش مشابهی را نشان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The most common cause is dural pathology, in which a cavity lesion is associated with a small bleeding source such as a telangiectasia.
[ترجمه گوگل]شایع ترین علت پاتولوژی دورال است که در آن ضایعه حفره با یک منبع خونریزی کوچک مانند تلانژکتازی همراه است
[ترجمه ترگمان]معمول ترین علت بیماری سخت شامه است که در آن یک ضایعه حفره با یک منبع خونریزی کوچک مانند telangiectasia در ارتباط است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The dural is the fin tissue covering the inside of the skull.
[ترجمه گوگل]دورال بافت باله ای است که داخل جمجمه را می پوشاند
[ترجمه ترگمان]سخت شامه، بافت فین است که قسمت داخلی جمجمه را پوشانده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Dural puncture is the common accident and complication of epidural anesthesia, of which the common symptom is headache besides higher blocked level than expected and even spinal anesthesia.
[ترجمه گوگل]پونکسیون دورال تصادف و عارضه شایع بی حسی اپیدورال است که علامت شایع آن سردرد علاوه بر میزان مسدودی بالاتر از حد انتظار و حتی بی حسی نخاعی است
[ترجمه ترگمان]puncture Dural یک حادثه عادی و پیچیده از بی حسی نخاعی است که علائم معمول آن، علاوه بر بالاتر بودن سطح مسدود شده و حتی بی حسی نخاعی، منجر به سردرد می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Results The nerve roots within the lumbar dural sac were arranged loosely with the sacral and coccygeal nerve roots to form the cauda equina.
[ترجمه گوگل]ResultsThe ریشه های عصبی در کیسه دورال کمری آزادانه با ریشه های عصبی ساکرال و دنبالچه به شکل دم اسبی مرتب شدند
[ترجمه ترگمان]نتایج ریشه های عصبی در کیسه صفرا به طور آزاد با ریشه های عصبی sacral و coccygeal ترتیب داده شدند تا the cauda را شکل دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• of the dura mater, of the tough membrane which surrounds the brain and spinal cord

پیشنهاد کاربران

بپرس