duplicator

/ˈdjuːplɪkeɪtər//ˈdjuːplɪkeɪtə/

معنی: ماشین نسخه برداری، ماشین تهیه رونوشت
معانی دیگر: ماشین زیراکس، دستگاه تکثیر

جمله های نمونه

1. This extremely fast disk duplicator uses Extended Memory if present to hold an image of the disk being copied.
[ترجمه گوگل]این دیسک تکثیر بسیار سریع در صورت وجود از حافظه گسترده برای نگهداری تصویری از دیسک در حال کپی استفاده می کند
[ترجمه ترگمان]این دیسک بسیار سریع دیسک در صورت وجود برای نگه داشتن یک تصویر از دیسک کپی شده از حافظه گسترش یافته استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The office facilities which include a duplicator and photocopier are freely available.
[ترجمه گوگل]امکانات اداری شامل دستگاه کپی و دستگاه فتوکپی به صورت رایگان در دسترس است
[ترجمه ترگمان]تسهیلات دفتری که شامل یک دستگاه فتوکپی و دستگاه فتوکپی می باشند، به راحتی در دسترس هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Students are forbidden the use of the office duplicator.
[ترجمه گوگل]استفاده دانش آموزان از دستگاه کپی اداری ممنوع است
[ترجمه ترگمان]دانش آموزان استفاده از دفتر duplicator را ممنوع کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Duplicator: Small office - type printing machine that reproduces copy in small quantities and of a lower quality.
[ترجمه گوگل]Duplicator: دستگاه چاپ اداری کوچک که کپی را در مقادیر کم و با کیفیت پایین‌تر تکثیر می‌کند
[ترجمه ترگمان]Duplicator: ماشین چاپ کوچک با حروف کوچک که کپی از مقادیر کم و کیفیت پایین را تولید می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Can you operate the fax and duplicator?
[ترجمه گوگل]آیا می توانید فکس و دستگاه کپی را کار کنید؟
[ترجمه ترگمان]میتونی دستگاه فکس و \"duplicator\" رو جراحی کنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The injection mould for a duplicator cover plate is designed.
[ترجمه گوگل]قالب تزریق برای صفحه پوشش دستگاه تکثیر طراحی شده است
[ترجمه ترگمان]قالب تزریق برای یک صفحه پوشش duplicator طراحی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In a duplicator, a control for starting and stopping the feed mechanism of the machine.
[ترجمه گوگل]در دستگاه کپی، کنترلی برای راه اندازی و توقف مکانیسم تغذیه دستگاه
[ترجمه ترگمان]در یک duplicator، یک کنترل برای شروع و توقف مکانیزم تغذیه دستگاه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In a duplicator, paired rollers that transport paper from the paper feed mechanism to the cylinders.
[ترجمه گوگل]در دستگاه تکثیر، غلتک های جفتی که کاغذ را از مکانیسم تغذیه کاغذ به سیلندرها منتقل می کند
[ترجمه ترگمان]در a جفت rollers جفت شده که کاغذ را از مکانیزم تغذیه کاغذ به سیلندرها حمل می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Mr. Smith says we can have a new duplicator.
[ترجمه گوگل]آقای اسمیت می گوید ما می توانیم یک کپی کننده جدید داشته باشیم
[ترجمه ترگمان]آقای اسمیت می گه می تونیم یه duplicator جدید داشته باشیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Computer, duplicator, test equipment, lighting equipment, TV equipment, medical equipment, communication equipment and industrial automaticity, etc . . .
[ترجمه گوگل]کامپیوتر، دستگاه کپی، تجهیزات تست، تجهیزات روشنایی، تجهیزات تلویزیون، تجهیزات پزشکی، تجهیزات ارتباطی و اتوماسیون صنعتی و غیره
[ترجمه ترگمان]کامپیوتر، duplicator، تجهیزات تست، تجهیزات نورپردازی، تجهیزات تلویزیون، تجهیزات پزشکی، تجهیزات ارتباطی و خودکار بودن صنعتی و غیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Please quickly put these duplicating papers into the duplicator.
[ترجمه گوگل]لطفاً سریعاً این کاغذهای تکراری را در دستگاه تکثیر قرار دهید
[ترجمه ترگمان]لطفا به سرعت این کاغذها را در duplicator فرو کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Computer, Duplicator, Test equipment, lighting appliance, TV sets, Medical treatment equipment, Communcation system etc.
[ترجمه گوگل]کامپیوتر، دستگاه کپی، تجهیزات تست، لوازم روشنایی، تلویزیون، تجهیزات پزشکی، سیستم ارتباطی و غیره
[ترجمه ترگمان]کامپیوتر، Duplicator، تجهیزات تست، لوازم روشنایی، دستگاه های تلویزیون، تجهیزات درمانی پزشکی، سیستم Communcation و غیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. High volume professional duplicator with finisher.
[ترجمه گوگل]دستگاه کپی حرفه ای با حجم بالا با فینیشر
[ترجمه ترگمان]duplicator حرفه ای با حجم بالا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. This paper gives the overview of xerographic duplicator development, a nd expounds the production of hazardous gas, substances and ultraviolet radiation, as well as the control methods.
[ترجمه گوگل]این مقاله مروری بر توسعه دستگاه های کپی زیروگرافی، و تولید گازهای خطرناک، مواد و تشعشعات فرابنفش و همچنین روش های کنترل را بیان می کند
[ترجمه ترگمان]این مقاله مروری بر توسعه xerographic duplicator را ارایه می دهد، و در مورد تولید گازهای خطرناک، مواد و اشعه ماورا بنفش، و همچنین روش های کنترلی، بحث می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ماشین نسخه برداری (اسم)
duplicator

ماشین تهیه رونوشت (اسم)
duplicator

انگلیسی به انگلیسی

• replicator, copier; copy machine, mimeograph machine
a duplicator is a machine which makes copies of writing or drawings from a specially prepared original.

پیشنهاد کاربران

دستگاه کپی
همتاساز
[زیست شناسی] بخشی از دِنا که محل شروع همتاسازی در هر همتایه است

بپرس