duplex

/ˈduːˌpleks//ˈdjuːpleks/

معنی: دوتایی، مضاعف، دولا، دولایی، دورشتهای، دوسمتی
معانی دیگر: دوبرابر، دوچندان، (تلگراف) دوسویه، (مکانیک - دارای دو یکان که همزمان یا یکجور کار می کنند) دوگانه، جفتی، رجوع شود به: duplex apartment، خانه دوخانواری

جمله های نمونه

1. This is called full duplex operation.
[ترجمه گوگل]به این عملیات دوبلکس کامل می گویند
[ترجمه ترگمان]این عملیات کاملا دوطرفه نامیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Accommodation comprises 110 twin bedded bungalows and 15 Duplex Suites each with its own shady terrace and small walled garden.
[ترجمه گوگل]این اقامتگاه شامل 110 خانه ییلاقی دو تخته و 15 سوئیت دوبلکس است که هر کدام دارای تراس سایه دار و باغ کوچک دیواردار هستند
[ترجمه ترگمان]محل اقامت شامل ۱۱۰ خانه bedded و ۱۵ Suites دورو است که هر کدام دارای تراس سایه دار خود و باغ محصور با دیواره ای کوچک خود هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Functional features, applications and technics of duplex Cr plating are outlined.
[ترجمه گوگل]ویژگی‌های عملکردی، کاربردها و تکنیک‌های آبکاری کروم دوبلکس تشریح شده است
[ترجمه ترگمان]مشخصه های عملکردی، کاربردها و technics روکش کروم دوطرفه به طور خلاصه بیان می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Creates a duplex channel between a service and a callback instance on the client.
[ترجمه گوگل]یک کانال دوبلکس بین یک سرویس و یک نمونه پاسخ به تماس در مشتری ایجاد می کند
[ترجمه ترگمان]ایجاد یک کانال دوطرفه بین یک سرویس و یک مورد خاص برای مشتری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The iron is melted with cupola- mainfrequency furnace duplex process, and pouring was conducted with pneumatic insulated pouring ladle.
[ترجمه گوگل]آهن با فرآيند دوبلکس كوره فركانس اصلي كوله ذوب مي شود و ريختن آن با ملاقه ريختن عايق پنوماتيك انجام مي شود
[ترجمه ترگمان]آهن با یک فرآیند دو طرفه کوره در کوره ذوب شده است و ریختن با ملاقه insulated pneumatic انجام شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In addition the duplex system, antenna and feeder line are discussed.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، سیستم دوبلکس، آنتن و خط تغذیه مورد بحث قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]به علاوه، سیستم مضاعف، آنتن و خط تغذیه مورد بحث قرار می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Chand Double Air hardcover duplex home for sale!
[ترجمه گوگل]خانه دوبلکس گالینگور Chand Double Air برای فروش!
[ترجمه ترگمان]خانه چند دوگانه در خانه دوطرفه برای فروش!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. This paper introduces a distributed duplex system with high availability in real-time applications.
[ترجمه گوگل]این مقاله یک سیستم دوبلکس توزیع شده با در دسترس بودن بالا در برنامه های بلادرنگ را معرفی می کند
[ترجمه ترگمان]این مقاله یک سیستم دوطرفه توزیع شده با قابلیت دسترسی بالا در کاربردهای بلادرنگ را معرفی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Each antenna can be configured for simplex or duplex operation, allowing the system to also be operated as an airborne microwave repeater.
[ترجمه گوگل]هر آنتن را می توان برای عملکرد ساده یا دوبلکس پیکربندی کرد و به سیستم اجازه می دهد تا به عنوان یک تکرار کننده مایکروویو در هوا نیز کار کند
[ترجمه ترگمان]هر آنتن می تواند برای عملیات تکی یا دوطرفه پیکربندی شود، که به این سیستم اجازه می دهد تا به عنوان یک تعدیل کننده مایکروویو هوابرد مورد بهره برداری قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In this report, a duplex PCR method was developed for the fast detection of budgerigar herpesvirus and adenovirus in samples.
[ترجمه گوگل]در این گزارش، یک روش PCR دوبلکس برای تشخیص سریع هرپس ویروس و آدنوویروس در نمونه‌ها توسعه داده شد
[ترجمه ترگمان]در این گزارش، یک روش PCR دوگانه برای تشخیص سریع budgerigar herpesvirus و adenovirus ها در نمونه ها ایجاد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The communication has some properties such as contactless, duplex, low baud rate, low power consumption.
[ترجمه گوگل]این ارتباط دارای ویژگی هایی مانند بدون تماس، دوبلکس، نرخ باود کم، مصرف برق کم است
[ترجمه ترگمان]این ارتباط ویژگی هایی چون غیرتماسی، duplex، نرخ پایین baud، مصرف توان پایین دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A signaling data link is a full - duplex - directional, digital transmission channel used for signaling.
[ترجمه گوگل]پیوند داده سیگنالینگ یک کانال انتقال دیجیتال جهت دار تمام دوبلکس است که برای سیگنال دهی استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]یک پیوند داده سیگنال یک کانال انتقال دیجیتالی کامل است که برای سیگنال دهی استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Many of these cards also include 3D, surround sound and full duplex features.
[ترجمه گوگل]بسیاری از این کارت ها دارای ویژگی های سه بعدی، صدای فراگیر و دوبلکس کامل هستند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از این کارت ها شامل ۳ D، صدا و ویژگی های کاملا دوطرفه می باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. As I stood at the lower landing of this duplex.
[ترجمه گوگل]همانطور که در پایین فرود این دوبلکس ایستادم
[ترجمه ترگمان]همان طور که در پایین طبقه پایین این دو duplex ایستاده بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Two years ago, once-stagnant rents started to skyrocket, and the value of his duplex increased dramatically.
[ترجمه گوگل]دو سال پیش، اجاره های زمانی راکد شروع به افزایش سرسام آور شد و ارزش دوبلکس او به طرز چشمگیری افزایش یافت
[ترجمه ترگمان]دو سال پیش، اجاره ها به شدت افزایش یافت و ارزش of به طور چشمگیری افزایش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

دوتایی (صفت)
dual, double, bigeminal, binary, duplex, dyadic

مضاعف (صفت)
binary, duplex, doubled, redoubled

دولا (صفت)
geminate, dual, double, duplex, reclinate, two-ply

دولایی (صفت)
duplex, duple

دو رشته ای (صفت)
duplex

دوسمتی (صفت)
duplex

تخصصی

[کامپیوتر] دولا ؛ دو رشته ای ؛ مضاعف ؛ دو طرفه - دوطرفه مربوط به یک سیستم با تجهیزات مخابراتی که قادر به انتقال دو طرفه اطلاعات است .
[مهندسی گاز] دوتائی، دوقسمتی
[نساجی] دو فتیله ای - دو جزئی

انگلیسی به انگلیسی

• double; having two floors; bidirectional, in two directions (computers)
building having rooms on two floors or stories; house with dwelling accommodations for two separate families
a duplex device or process has two parts; a technical use.
in american english, a duplex is a semi-detached house.
in american english, a duplex is also a flat which has rooms on two floors.

پیشنهاد کاربران

خانۀ دارای دو واحد نشیمن متصل به یکدیگر
duplex 2 ( n ) =an apartment with rooms on two floors
duplex
duplex 1 ( n ) ( duplɛks ) =a building divided into two separate homes
duplex
در شبکه به معنای هم زمانی انتقال اطلاعات
duplex ( گردشگری و جهانگردی )
واژه مصوب: سراچۀ دوسطحه
تعریف: اقامتگاهی در دو سطح یا دو طبقه که با هم مرتبط هستند
خانه دوپلکس = خانه ۲ آشکوب
دوبلکس/ دو تایی

بپرس