duodenum

/duːˈɑːdənəm//ˌdjuːəˈdiːnəm/

معنی: دوازدهه، روده اثنی عشر
معانی دیگر: (کالبدشناسی) دوازدهه، روده ی اثنی عشر

جمله های نمونه

1. The frequency of peristalsis in the duodenum was calculated from this sequence at 14 contractions per minute.
[ترجمه گوگل]فراوانی پریستالسیس در اثنی عشر از این توالی 14 انقباض در دقیقه محاسبه شد
[ترجمه ترگمان]فرکانس of در the از این ترتیب در ۱۴ انقباض در هر دقیقه محاسبه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Longitudinal sections along the duodenum were stained with haematoxylin and eosin for histological examination.
[ترجمه گوگل]مقاطع طولی در امتداد اثنی عشر با هماتوکسیلین و ائوزین برای بررسی بافت شناسی رنگ آمیزی شدند
[ترجمه ترگمان]بخش های طولی در امتداد the آغشته به haematoxylin و eosin برای بررسی بافتی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The lesions extended into the duodenum beyond the papilla of Vater.
[ترجمه گوگل]ضایعات به داخل دوازدهه فراتر از پاپیلای Vater گسترش یافته است
[ترجمه ترگمان]جراحت های ناشی از زخم معده به اثنی عشر منتهی می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Single ulcers develop in the proximal duodenum of about half the animals.
[ترجمه گوگل]در حدود نیمی از حیوانات، زخم های منفرد در دوازدهه پروگزیمال ایجاد می شود
[ترجمه ترگمان]زخم Single در the مجاور حدود نیمی از حیوانات ایجاد می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Studies of the human oesophagus and duodenum showed the same influence of intestinal tone upon the pressure elastic modulus during distension.
[ترجمه گوگل]مطالعات مری و دوازدهه انسان تأثیر یکسانی از تون روده را بر مدول الاستیک فشار در طول اتساع نشان داد
[ترجمه ترگمان]مطالعات مری و duodenum نیز همین تاثیر را بر مدول الاستیسیته فشاری در طول distension نشان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Conclusion Repair of duodenum or duodenojunostomy plus gastrojejunostomy is simple to carry out, meeting physiological requirements and producing less complications.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری ترمیم اثنی عشر یا دئودنوژنوستومی به همراه گاستروژونوستومی ساده است و نیازهای فیزیولوژیکی را برآورده می کند و عوارض کمتری ایجاد می کند
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری تعمیر of یا duodenojunostomy به همراه gastrojejunostomy آسان است، الزامات فیزیولوژیکی را برآورده کرده و عوارض کمتری تولید می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. What is the dietary requirement of stomach and duodenum ulcer patient?
[ترجمه گوگل]نیاز غذایی بیمار زخم معده و اثنی عشر چیست؟
[ترجمه ترگمان]نیازهای غذایی معده و درمان زخم duodenum چیست؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Briefly, the perfused preparation consisted of pancreas with a small remnant of duodenum according to the method as described elsewhere.
[ترجمه گوگل]به طور خلاصه، آماده سازی پرفیوژن شامل پانکراس با باقیمانده کوچک اثنی عشر طبق روشی که در جاهای دیگر توضیح داده شده است
[ترجمه ترگمان]بطور خلاصه، آماده سازی perfused شامل پانکراس با باقی مانده of مطابق با روش توصیف شده در جای دیگر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Another patient had severe inflammation and numerous granulomata on histological examination of duodenal biopsies indicating Crohn's disease of the duodenum.
[ترجمه گوگل]بیمار دیگری در معاینه بافت شناسی بیوپسی دوازدهه التهاب شدید و گرانولومات های متعدد داشت که نشان دهنده بیماری کرون دوازدهه بود
[ترجمه ترگمان]یک بیمار دیگر التهاب شدید و granulomata متعدد در مورد بررسی بافتی of نمونه برداری duodenal داشت که نشان دهنده بیماری Crohn در duodenum بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The concentrations of urokinase type plasminogen activator in the duodenum resemble the quantities found in normal stomach tissue biopsy specimens.
[ترجمه گوگل]غلظت فعال کننده پلاسمینوژن نوع اوروکیناز در دوازدهه شبیه مقادیر موجود در نمونه های بیوپسی بافت طبیعی معده است
[ترجمه ترگمان]غلظت های of نوع urokinase در the مشابه مقادیر یافت شده در نمونه های طبیعی بافت معده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. With great discretion, Laurence Evenden released the excess gas pressure in his duodenum.
[ترجمه گوگل]لورنس ایوندن با احتیاط زیاد فشار گاز اضافی را در دوازدهه خود آزاد کرد
[ترجمه ترگمان]با احتیاط زیاد، آقای لارنس Evenden فشار گاز اضافی را در duodenum آزاد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A gastroscopy showed a severe inflammation of the stomach and proximal duodenum.
[ترجمه گوگل]گاستروسکوپی التهاب شدید معده و دوازدهه پروگزیمال را نشان داد
[ترجمه ترگمان]A التهاب شدید معده و duodenum مجاور را نشان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. In the nine H pylori negative non-uraemic patients, one had erosive duodenitis and another a deformed duodenum.
[ترجمه گوگل]در 9 بیمار غیر اورمیک هلیکوباکتر پیلوری منفی، یکی دئودنیت فرسایشی و دیگری دئودنوم تغییر شکل داده بود
[ترجمه ترگمان]در این ۹ بیمار منفی pylori منفی، یکی از آن ها duodenitis erosive و یک duodenum ناقص دیگر را داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Various animal studies have shown inhibition of pancreatic enzyme secretion by pancreatic proteases in the duodenum.
[ترجمه گوگل]مطالعات مختلف حیوانی مهار ترشح آنزیم پانکراس توسط پروتئازهای پانکراس در دوازدهه را نشان داده است
[ترجمه ترگمان]مطالعات مختلف بر روی حیوانات، مهار ترشح IL را در proteases pancreatic در the نشان داده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Of the nine H pylori negative uraemic patients, two had oesophagitis and one had scattered petechiae in stomach and duodenum.
[ترجمه گوگل]از 9 بیمار اورمیک هلیکوباکتر پیلوری منفی، دو بیمار ازوفاژیت و یک نفر پتشی پراکنده در معده و دوازدهه داشتند
[ترجمه ترگمان]از میان ۹ بیمار uraemic منفی pylori منفی، دو نفر oesophagitis و یکی از آن ها petechiae را در معده و duodenum پخش کرده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

دوازدهه (اسم)
duodenum

روده اثنی عشر (اسم)
duodenum

تخصصی

[علوم دامی] دودونوم، دوازدهه ؛ بخش آغازین روده باریک است .
[بهداشت] روده دوازدهه - اثنی عشر

انگلیسی به انگلیسی

• part of the small intestine
your duodenum is the part of your small intestine just below your stomach; a medical term.

پیشنهاد کاربران

[پزشکی] دوازدهه: قسمت ابتدایی روده ی کوچک
اعضای داخلی بدن انسان:
spinal cord ( سپاینِل کُرد ) : نخاع
uvula ( یوویِلا ) : زبان کوچک
pharynx ( فَرینکس ) : حلق
tonsil ( تانسل ) : لوزه
larynx ( لَرینکس ) : حنجره
...
[مشاهده متن کامل]

gullet/ oesophagus/ esophagus ( ایسافِگِس ) : مری
pancreas ( پَنکریِس ) : پانکراس
windpipe / trachea ( ویندپایپ/ترِیکیا ) : نای
bronchus ( برانکِس ) : نایچه /نایژه
bile duct ( بایل داکت ) : مجرای صفرا
gallbladder ( گال بلَدِر ) کیسه صفرا
bladder مثانه
duodenum ( دواِدینِم ) : اثنا عشر/دوازدهه
large intestine : روده بزرگ
small intestine : روده کوچک
abdomen ( اَبدِمِن ) : شکم
ventricle ( وِنتریکِل ) : بطن
parotid gland ( پِراتید گلَند ) : غده بناگوشی
spleen ( سپلین ) : طحال
liver ( لیوِر ) : کبد
stomach ( ستامِک ) : معده
appendix ( اِپِندیکس ) : آپاندیس

duodenum ( پزشکی )
واژه مصوب: دوازدهه
تعریف: نخستین بخش از سه بخش رودۀ باریک که از ورودی معده تا تهی‏روده امتداد می‏یابد|||متـ . اثنی‏عشر
دوازدهه
روده اثنی عشر
برای زخم عثناعشر کمک میخوام

بپرس