dunce

/dʌns//dʌns/

معنی: کودن، استدلال کننده موشکاف، بیشعور
معانی دیگر: آدم نادان، جاهل، نابخرد

جمله های نمونه

1. He used to be a dunce at school.
[ترجمه A.M] اودر مدرسه یک کودن بود .
|
[ترجمه گوگل]او قبلاً در مدرسه دنس بود
[ترجمه ترگمان]او در مدرسه خیلی کودن بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Michael may have been a dunce at mathematics, but he was gifted at languages.
[ترجمه گوگل]مایکل ممکن است در ریاضیات نادان بود، اما او در زبان استعداد داشت
[ترجمه ترگمان](مایکل)ممکن است در ریاضیات کودن باشد، اما به زبان خیلی استعداد داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He was still the school dunce.
[ترجمه گوگل]او هنوز دس مدرسه بود
[ترجمه ترگمان]او هنوز هم در مدرسه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It is very impolite to call others a dunce.
[ترجمه گوگل]این بسیار بی ادبانه است که دیگران را تندخو خطاب کنیم
[ترجمه ترگمان]خیلی بی نزاکت است که آدم کودن خطاب به دیگران بشود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The globe-trotting dunce is more stupid than the dunce who stays at home.
[ترجمه گوگل]دنسه جوجه کش کره زمین احمق تر از دنسه ای است که در خانه می ماند
[ترجمه ترگمان]هر کسی که در این دنیا تنبل و بی شعور باشد، این قدر احمق و کودن است که در خانه می ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. What a donkey, dolt and dunce!
[ترجمه گوگل]چه خر و دلت و دنس!
[ترجمه ترگمان]ای احمق، احمق و بی شعور!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I was a dunce at chemistry.
[ترجمه گوگل]من اهل شیمی بودم
[ترجمه ترگمان]من یه آدم کودن بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Billy: It means good luck you dunce.
[ترجمه گوگل]بیلی: یعنی موفق باشی
[ترجمه ترگمان]\"این یعنی\" ای تنبل
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In high school, I was always the dunce of the class and had to sit outside.
[ترجمه گوگل]در دبیرستان همیشه سر کلاس بودم و مجبور بودم بیرون بنشینم
[ترجمه ترگمان]در دبیرستان، من همیشه تنبل کلاس بودم و مجبور بودم بیرون بشینم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A pestilence on the witless little dunce!
[ترجمه گوگل]آفتی بر روی دانسه کوچک بیهوش!
[ترجمه ترگمان]چه طاعون احمقانه ای!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Do you take me for a dunce?
[ترجمه گوگل]آیا مرا به قلاب می کشی؟
[ترجمه ترگمان]تو من رو واسه یه آدم احمق فرض می کنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The warhead shown in the schematics had the familiar "dunce cap" shape of the original North Korean No Dong missile, which Iran had acquired in the mid-1990s.
[ترجمه گوگل]کلاهک نشان داده شده در شماتیک، شکل آشنای «دنس کلاهک» موشک اصلی کره شمالی No Dong را داشت که ایران در اواسط دهه 1990 به دست آورده بود
[ترجمه ترگمان]کلاهک که در the نشان داده شد، شکل \"کلاهک dunce\"، موشک اصلی کره شمالی، موشک دونگ، را داشت که ایران در اواسط دهه ۱۹۹۰ به دست آورده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The wise man knows he knows nothing; the dunce thinks he knows all.
[ترجمه گوگل]عاقل می داند که چیزی نمی داند دونس فکر می کند همه چیز را می داند
[ترجمه ترگمان]آدم عاقل می داند که او چیزی نمی داند، آدم کودن فکر می کند که او همه چیز را می داند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The dunce was easily taken in.
[ترجمه گوگل]دانسه به راحتی وارد شد
[ترجمه ترگمان]آن قدر تنبل و بی شعور بود که به آسانی از عهده این کار بر نمی آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

کودن (اسم)
lug, birdbrain, hammerhead, midget, dunce, dunderhead, ninny, witling

استدلال کننده موشکاف (اسم)
dunce

بیشعور (اسم)
dunce, dunderhead, numskull, numbskull

انگلیسی به انگلیسی

• dullard, simpleton, half-wit, idiot, stupid person
you call someone a dunce when they cannot learn what someone is trying to teach them.

پیشنهاد کاربران

مثال؛
He’s always making dumb mistakes, what a dunce.
In a classroom setting, a student might say, “I feel like such a dunce for not understanding this math problem. ”
A person might jokingly call themselves a dunce after making a silly mistake, saying, “Oops, I pulled a dunce move there!”
کودن . بیشعور

بپرس