dun

/ˈdən//dʌn/

معنی: اسب کهر، سمند، رنگ قهوهای کمرنگ، خاکی، ازار دادن
معانی دیگر: (رنگ) قهوه ای مایل به خاکستری، (اسب) کهر، (ماهی گیری با قلاب) طعمه ی مصنوعی قهوه ای رنگ، (مکررا و با سماجت) طلبکاری کردن، (مرتبا) آزار دادن، اذیت کردن، به ستوه آوردن یا آمدن، سماجت کردن

جمله های نمونه

1. Green, a dull gray or dun.
[ترجمه گوگل]سبز، خاکستری یا خاکستری مات
[ترجمه ترگمان]سبز، خاکستری مات و خاکستری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. When he turned towards me at Dun Laoghaire, he looked the complete tearaway.
[ترجمه گوگل]وقتی در Dun Laoghaire به سمت من چرخید، نگاهش کاملاً بریده شده بود
[ترجمه ترگمان]هنگامی که به طرف من نگاه می کرد، به بیت با دقت کامل به tearaway نگاه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The attendants were a uniform dun and grey, steel rings of keys at their waists.
[ترجمه گوگل]خدمه‌ها لباس‌های یکدست و حلقه‌های فولادی خاکستری در کمرشان بودند
[ترجمه ترگمان]نگهبانان لباس نظامی خاکستری و خاکستری و حلقه های فولادی در کمر داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The claret dun nymph is at home in slow, peaty streams.
[ترجمه گوگل]پوره claret dun در نهرهای کند و ذغال سنگ نارس در خانه است
[ترجمه ترگمان]جام شراب ارغوانی سر در خانه با جریان های آرام و آهسته در حال حرکت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A little further along the road is Dun Trodden, another broch in a more ruinous condition.
[ترجمه گوگل]کمی جلوتر در امتداد جاده، دان ترودن، بروشه دیگری در وضعیت ویران‌تری قرار دارد
[ترجمه ترگمان]کمی جلوتر در امتداد جاده Dun trodden دیگری است که در شرایط more قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The dun stag stayed back, sidestepping like a boxer.
[ترجمه گوگل]گوزن دنبله عقب ماند و مانند بوکسور از کنار رفت
[ترجمه ترگمان]گوزن گم شده مثل یک بوکسور عقب ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. When the dun evening comes the kids go down to the irrigation channels for some bilharzia bathing.
[ترجمه گوگل]وقتی غروب غروب فرا می رسد، بچه ها برای حمام کردن بیلهارزیا به کانال های آبیاری می روند
[ترجمه ترگمان]هنگامی که غروب به پایان رسید، بچه ها برای استحمام از کانال های آبیاری به کانال های آبیاری سرازیر شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Its coat was light red or dun mottled with white.
[ترجمه گوگل]کت آن قرمز روشن یا خالدار سفید بود
[ترجمه ترگمان]کت آن لکه قرمز یا خاکستری با خال های سفید بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This Przewalski's stallion has the typical dun coat of a truly wild horse.
[ترجمه گوگل]این اسب نر پرژوالسکی کت معمولی یک اسب واقعا وحشی را دارد
[ترجمه ترگمان]این اسب نر Przewalski یک نیم تنه رسمی از یک اسب واقعا وحشی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A dun and a barred blue, both trimmed for the pit, combs and wattles scissored off.
[ترجمه گوگل]یک دونه و یک آبی میله‌ای که هر دو برای گودال بریده شده‌اند، شانه‌ها و واتل‌ها قیچی شده‌اند
[ترجمه ترگمان]یک پرده آبی و بسته، که هر دو برای گودال، شانه ها و wattles scissored شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The Orc town of Dun Modr is destroyed.
[ترجمه گوگل]شهر ارک دان مدر ویران می شود
[ترجمه ترگمان]اون Orc که به Dun می ره نابود می شه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Xiahou Dun experience tells us: self-mutilation, really has the deterrent force. When this second brother, is also afraid of.
[ترجمه گوگل]تجربه Xiahou Dun به ما می گوید: خودزنی، واقعاً نیروی بازدارنده دارد هنگامی که این برادر دوم، نیز می ترسد
[ترجمه ترگمان]تجربه دان به ما می گوید: ضرب و جرح خود، واقعا دارای نیروی بازدارنده است زمانی که این برادر دوم هم از آن می ترسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. You dun have to change for him, if he love you he will accept your everything.
[ترجمه گوگل]شما باید به خاطر او تغییر کنید، اگر او شما را دوست داشته باشد همه چیز شما را می پذیرد
[ترجمه ترگمان]اگر تو را دوست داشته باشد، مجبور نیستی او را عوض کنی، اگر دوستت داشته باشد، همه چیز را خواهی پذیرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. MAO Dun launched the semimonthly Literary Position in 193 and edited from the first 18 issues.
[ترجمه گوگل]MAO Dun در سال 193، شش ماهنامه Literary Position را منتشر کرد و 18 شماره اول آن را ویرایش کرد
[ترجمه ترگمان]MAO به دان Dun در سال ۱۹۳ مقام ادبی semimonthly را راه اندازی کرد و از ۱۸ موضوع اول ویرایش شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

اسب کهر (اسم)
bay, dun

سمند (اسم)
dun

رنگ قهوه ای کمرنگ (اسم)
dun

خاکی (صفت)
humble, earthly, terrestrial, earthy, mortal, dun, earthen, worldly, khaki, earthborn, mundane, tellurian, terrene

ازار دادن (فعل)
trouble, tease, dun, nag, imp, excruciate, tantalize

تخصصی

[نساجی] قهوه ای کمرنگ - خاکی رنگ

انگلیسی به انگلیسی

• demand for payment; creditor
demand payment
something that is dun is a dull grey-brown colour.

پیشنهاد کاربران

I’m gonna do what I dun in Texas! And I don’t like to have to do what I dun in Texas ( من قصد دارم انجام بدم کاری که در تگزاس انجام دادم ئ من دوست ندارم مجبور شم انجام بدم انچه را که در تگزاس انجام دادم )
When the dun evening comes
و چون شب فرار می رسد
در متون ادبی: تاریک یا غبارآلود
when the dun evening comes
آن زمان که عصرگاه غبارآلود فرا می رسد
سماجت کردن، اصرار کردن، پافشاری کردن ( مخصوصا برای پرداخت قبوض و بدهی ) ، ازار دادن، رنگ قهوه ای کمرنگ، خاکی

بپرس