dumping

/ˈdəmpɪŋ//ˈdʌmpɪŋ/

معنی: روبرداری
معانی دیگر: روبرداری

جمله های نمونه

1. he accused the japanese of dumping their watches on the french market
ژاپنی ها را متهم کرد که ساعت های خود را زیر قیمت تمام شده به بازار فرانسه ریخته اند.

2. Rivers have always been a dumping ground for man's unwanted waste.
[ترجمه گوگل]رودخانه ها همیشه محل تخلیه زباله های ناخواسته انسان بوده اند
[ترجمه ترگمان]رودخانه ها همواره زمینی پر از زباله برای زباله های ناخواسته بشر بوده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She keeps phoning me and dumping all her problems on me.
[ترجمه سجادی] تا تمام بدبختی هاش رو نگه تلفنو قطع نمیکنه
|
[ترجمه گوگل]او مدام با من تماس می گیرد و تمام مشکلاتش را سر من می اندازد
[ترجمه ترگمان]همش بهم زنگ می زنه و همه مشکلاتش رو بهم میریزه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Local communities are campaigning against the dumping of toxic waste.
[ترجمه سجادی] جوامع محلی علیه پراکنش زباله های سمی مبازه می کنند.
|
[ترجمه گوگل]جوامع محلی علیه تخلیه زباله های سمی مبارزه می کنند
[ترجمه ترگمان]جوامع محلی علیه کاهش زباله های سمی مبارزه می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The city's canals are used as a dumping ground for a range of toxic pollutants.
[ترجمه گوگل]کانال های این شهر به عنوان محل تخلیه طیف وسیعی از آلاینده های سمی استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]کانال های شهر به عنوان محل دفن زباله برای گستره ای از آلاینده های سمی استفاده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The rivers are used as dumping grounds for industrial waste.
[ترجمه گوگل]از این رودخانه ها به عنوان محل تخلیه زباله های صنعتی استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]رودخانه ها به عنوان محل های دفن زباله صنعتی مورد استفاده قرار می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. They have promised to limit the dumping of sewage sludge in the sea.
[ترجمه گوگل]آنها قول داده اند که ریختن لجن فاضلاب در دریا را محدود کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها قول داده اند که رسوب فاضلاب فاضلاب در دریا را محدود کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The prison has been the dumping ground for difficult prisoners for years.
[ترجمه گوگل]این زندان سال هاست که محل تخلیه زندانیان سخت گیر بوده است
[ترجمه ترگمان]این زندان سال ها است که برای زندانیان دشوار حفاری شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Quit dumping on me, I'm trying my best.
[ترجمه گوگل]دست از دامن زدن به من بردارید، من تمام تلاشم را می کنم
[ترجمه ترگمان]دست ازسر من بردار، من دارم سعی می کنم بهترین باشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. You never come to see me without dumping on me.
[ترجمه گوگل]تو هیچ وقت به دیدن من نمی آیی بدون اینکه سرم بیاری
[ترجمه ترگمان]تو هیچ وقت نیومدی که منو ببینی بدون اینکه ترکم کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Farmers were dumping or burying the diseased animals/carcasses.
[ترجمه گوگل]کشاورزان حیوانات / لاشه های بیمار را می ریختند یا دفن می کردند
[ترجمه ترگمان]کشاورزان حیوانات یا لاشه بیمار را دفن می کردند یا دفن می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Limits on the dumping of waste will at least prevent further environmental deterioration in the region.
[ترجمه گوگل]محدودیت در تخلیه زباله حداقل از وخامت بیشتر محیط زیست در منطقه جلوگیری می کند
[ترجمه ترگمان]محدودیت های مربوط به دفن زباله منجر به تخریب بیشتر محیط زیست در منطقه خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. German law forbids the dumping of hazardous waste on German soil.
[ترجمه گوگل]قانون آلمان ریختن زباله های خطرناک در خاک آلمان را ممنوع می کند
[ترجمه ترگمان]قانون آلمان تخلیه زباله های خطرناک در خاک آلمان را ممنوع می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The dumping of foreign cotton blocked outlets for locally grown cotton.
[ترجمه گوگل]تخلیه پنبه خارجی راه های خروجی پنبه های محلی را مسدود کرد
[ترجمه ترگمان]فروش پنبه خارجی مانع از پنبه به صورت محلی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The legislature passed a law to prohibit the dumping of nuclear waste.
[ترجمه گوگل]قانونگذار قانون منع ریختن زباله های هسته ای را تصویب کرد
[ترجمه ترگمان]مجلس قانون گذاری قانونی را تصویب کرد تا ممنوعیت زباله هسته ای را ممنوع کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

روبرداری (اسم)
dumping

تخصصی

[حسابداری] دامپینگ ؛ فروش کالا در بازار خارجی با قیمتی کمتر
[کامپیوتر] روبرداری

انگلیسی به انگلیسی

• selling of large quantities of goods at low prices

پیشنهاد کاربران

1. قیمت شکنی. ارزان فروشی 3. تخلیه. ریختن
مثال:
increased penalties for dumping oil at sea.
جریمه های فزاینده برای ریختن و تخلیه نفت در دریا.
حقوق تجارت و بازرگانی بین الملل - حقوق اقتصادی ✒️📖 دروس پیشرفته👇دامپینگ به هر گونه خرید یا فروش یا واردات یا صادرات کالا با قیمت کمتر از هزینه های تمام شده⬅️ عدم پرداخت حقوق دیون بازرگانی, گمرکی, بیمه آیی, عدم ارزیابی و ارزش گذاری و نرخ نامه کالا, عدک بارکد گذاری صحیح و جاعلانه, عدم پرداخت هزینه حمل و نقل اعم از هوایی دریایی ریلی یا جاده ایی, دپو کردن کالا ها و پخش کردن کردن کالاها بدون استعلام دقیق نرخ خالص و ناخالص کالا زیر نظر سازمان حسابرسی کشور که باعث چهار عامل بشرح زیر و شکستن قیمت کالا در بازار و تجارت مزورانه و بدست گرفتن انحصار کلی کالا می گردد:
...
[مشاهده متن کامل]

1️⃣کاهش ضررهای مربوط به کالای فاقد قابلیت رقابت و فروش
2️⃣به دست آوردن سهم از بازار کالای مربوطه
3️⃣انحصار بازار حتی با تحمل زیان های چه کوتاه مدت یا بلند مدت
4️⃣کاهش مازاد موقتی ذخائر کالا
در اثر خرید و فروش و واردات و صادرات کالاها با قیمت بسیار پایین اولین اتفاق ضربه مهلکی به صنایع و تولید آن کشور و در ثانی سود حالصه مزورانه برای تجار و شرکت های تجاری از نظر عدم رقابتی بودن موضوع و انحصاری کردن بازار و هم چنین به سبب این موضوع Rent ایجاد و تجار دیگر نیز برای کسب درآمد سرشار با کالاهای بی کیفیت یا بدون کیفیت و کمیت با سر شاخه های مفاسد اقتصادی وارد تعامل مخرب می شوند.

dumpingdumpingdumpingdumping
آزاد سازی
[تجارت بین الملل] بازارشکنی؛ قیمت شکنی؛ فروش به قیمت کم تر از قیمت تمام شده یا پایین تر از نرخ بازار داخلی. توجه کنید که قیمت شکنی از نظر مقررات سازمان تجارت جهانی ( WTO ) غیرقانونی است و موجب تحریم، وارد
...
[مشاهده متن کامل]
کردن در لیست سیاه، ایجاد موانع تعرفه ای یا غیرتعرفه ای شدید توسط دولت بازار مقصد بر علیه صادرکننده ی قیمت شکن می شود. تعریف قیمت شکنی و لینک مقررات و اقدامات ضدقیمت شکنی ( anti - dumping measure ) سازمان تجارت جهانی در لینک زیر ارائه شده است.

منابع• https://www.wto.org/english/docs_e/legal_e/19-adp_01_e.htm
Wage dumping : مراجعه شود به
Wage dumping
[اصطلاح تخصصی ارزهای دیجیتال]
‏دامپ کردن
زمانی رخ می دهد که مقادیر زیادی از یک ارز دیجیتال خاص در مدت زمان کوتاهی فروخته شود.
درست که دامپینگ را بازار شکنی معنا می کنیم اما توجه داشته باشید که اولأ یک عمل غیر قانونی نیست و در ضمن ما سه نوع دامپینگ داریم:دائمی , تصادفی , مخرب. این آخری برای از میدان به در کردن رقبا و سایر تولید
...
[مشاهده متن کامل]
کنندگان کالایی خاص است که کاهی اوقات حتی کالا را زیر قیمت تولید شده به فروش می رسانند تا رقبا ی ضعیفتر توان رقابت نداشته باشند و از صحنه خارج شوند, سپس آنها قیمت را بالا می برند. در واقع به دنبال انحصار هستند. البته لازم به ذکر است نباید این را با "بازار یابی نفوذی" قاطی کرد, در بازاریابی نفوذی شمای تازه وارد, اجناس خود را کمی ارزانتر می فروشید تا مشتری جذب کنید و جایی در بازار برای خود باز کنید و قصد ندارید کسی را از صحنه خارج کنید.

رها کردن
dumping ( عمومی )
واژه مصوب: بازارشکنی
تعریف: فروش به بهای کمتر برای ورشکست کردن رقبا و شکستن نرخ بازار
خلاص شدن از دست زباله ها
توده کردن زباله
کنار گذاشته شدن
پیچوندن کسی،
دور زدن فردی ( که به شما امید و اعتماد داشته )
قال گذاشتن
بازار شکنی
انباشتن
خلاص شدن
بازارشکنی
ارزان فروشی ( مکارانه )
زیرِ قیمت فروشی
تخلیه
رقابت مکارانه
تبعیض قیمت کالادرتجارت بین الملل
نرخ شکنی
ارزان فروشی ( مکارانه ) ، زیر قیمت فروشی
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٣)

بپرس