1. when i saw her, i was so dumbfounded i became speechless
وقتی او را دیدم از شدت بهت زبانم بند آمد.
2. He was utterly dumbfounded at the bad news.
[ترجمه گوگل]او از این خبر بد کاملاً مات و مبهوت بود
[ترجمه ترگمان]از شنیدن خبر بد، مات و مبهوت مانده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]از شنیدن خبر بد، مات و مبهوت مانده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. They were dumbfounded by all the damage done by the storm.
[ترجمه گوگل]آنها از این همه خسارت طوفان مات و مبهوت شدند
[ترجمه ترگمان]با تمام the که در طوفان ایجاد کرده بودند، مات و مبهوت مانده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با تمام the که در طوفان ایجاد کرده بودند، مات و مبهوت مانده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. She said she was dumbfounded by the allegations.
[ترجمه گوگل]او گفت که از این اتهامات مات شده است
[ترجمه ترگمان]او گفت که از این اتهامات حیرت زده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او گفت که از این اتهامات حیرت زده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. He was dumbfounded by the allegations.
[ترجمه گوگل]او از این اتهامات مات و مبهوت شد
[ترجمه ترگمان]او از این اتهامات گیج شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او از این اتهامات گیج شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. She was dumbfounded by the terrible news.
[ترجمه گوگل]او از این خبر وحشتناک مات و مبهوت شد
[ترجمه ترگمان]از این خبر وحشتناک مات و مبهوت مانده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]از این خبر وحشتناک مات و مبهوت مانده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. We were completely dumbfounded by her rudeness.
[ترجمه گوگل]ما از بی ادبی او کاملاً مات و مبهوت شدیم
[ترجمه ترگمان]ما از بی نزاکتی او کاملا متحیر شده بودیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ما از بی نزاکتی او کاملا متحیر شده بودیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. He was completely dumbfounded by the incident.
[ترجمه گوگل]او از این حادثه کاملاً مات و مبهوت شده بود
[ترجمه ترگمان]او کاملا از این حادثه حیرت زده شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او کاملا از این حادثه حیرت زده شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. He was dumbfounded when Ryskamp didn't apologize.
[ترجمه گوگل]وقتی رایسکامپ عذرخواهی نکرد، مات و مبهوت شد
[ترجمه ترگمان]مات و مبهوت مانده بود که Ryskamp عذر خواهی نکرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مات و مبهوت مانده بود که Ryskamp عذر خواهی نکرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Peter stood for a moment, dumbfounded, scarcely able to contain his thoughts.
[ترجمه گوگل]پیتر لحظه ای مات و مبهوت ایستاد و به سختی قادر به مهار افکارش بود
[ترجمه ترگمان]پیتر یک لحظه ایستاد، مات و مبهوت مانده بود که افکارش را مهار کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پیتر یک لحظه ایستاد، مات و مبهوت مانده بود که افکارش را مهار کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. He turned to me in dumbfounded fury.
[ترجمه گوگل]با عصبانیت مات و مبهوت به سمت من برگشت
[ترجمه ترگمان]او با عصبانیت به طرف من برگشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او با عصبانیت به طرف من برگشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. I suppose they're dumbfounded by their surroundings.
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم آنها از محیط اطراف خود مات شده اند
[ترجمه ترگمان]به نظر من، آن ها از محیط خود مات و متحیر شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به نظر من، آن ها از محیط خود مات و متحیر شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. This suggestion dumbfounded Joe.
[ترجمه گوگل]این پیشنهاد جو را مات و مبهوت کرد
[ترجمه ترگمان]این پیشنهاد جو را مات و مبهوت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این پیشنهاد جو را مات و مبهوت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Sonny stared wide-eyed at him, dumbfounded.
[ترجمه گوگل]سانی مات و مبهوت با چشمان درشت به او خیره شد
[ترجمه ترگمان]سانی با تعجب به او خیره شد، مات و مبهوت به او خیره شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سانی با تعجب به او خیره شد، مات و مبهوت به او خیره شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. I stood there dumbfounded.
[ترجمه گوگل]مات و مبهوت آنجا ایستادم
[ترجمه ترگمان]مات و مبهوت ایستادم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مات و مبهوت ایستادم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید