dumbfound

/ˈdəmfaʊnd//dʌmˈfaʊnd/

معنی: متحیر کردن، لال کردن، بلاجواب گذاشتن
معانی دیگر: لال کردن، متحیر کردن، بلاجواب گذاشتن

جمله های نمونه

1. He was dumbfounded by the allegations.
[ترجمه گوگل]او از این اتهامات مات و مبهوت شد
[ترجمه ترگمان]او از این اتهامات گیج شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. She was completely dumbfounded by the news.
[ترجمه گوگل]او از این خبر کاملاً مات و مبهوت شد
[ترجمه ترگمان]از این خبر مات و مبهوت مانده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. We were completely dumbfounded by her rudeness.
[ترجمه گوگل]ما از بی ادبی او کاملاً مات و مبهوت شدیم
[ترجمه ترگمان]ما از بی نزاکتی او کاملا متحیر شده بودیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He was completely dumbfounded by the incident.
[ترجمه گوگل]او از این حادثه کاملاً مات و مبهوت شده بود
[ترجمه ترگمان]او کاملا از این حادثه حیرت زده شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. This suggestion dumbfounded Joe.
[ترجمه گوگل]این پیشنهاد جو را مات و مبهوت کرد
[ترجمه ترگمان]این پیشنهاد جو را مات و مبهوت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I stood there dumbfounded.
[ترجمه گوگل]مات و مبهوت آنجا ایستادم
[ترجمه ترگمان]مات و مبهوت ایستادم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I've seen more than a few hives throwing off a swarm, and never has one failed to transfix me utterly, or to dumbfound everyone else within sight of it.
[ترجمه گوگل]من بیش از چند کندو را دیده ام که یک دسته جمعی را پرتاب می کنند، و هرگز یکی از آنها نتوانسته من را کاملاً متحیر کند، یا دیگران را در مقابل دیدگانش مات و مبهوت کند
[ترجمه ترگمان]بیشتر از چند کندو زنبور را دیده ام که یک دسته زنبور را پرت می کند، و هیچ وقت هم نتوانسته است مرا کاملا میخکوب کند، یا هر کس دیگری را در نظر بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

متحیر کردن (فعل)
admire, wilder, astonish, dumbfound, dumfound

لال کردن (فعل)
dumb, dumbfound, dumfound

بلاجواب گذاشتن (فعل)
dumbfound, dumfound

انگلیسی به انگلیسی

• astonish, astound, amaze, stun

پیشنهاد کاربران

To greatly astonish or amaze someone.
✍️ به شدت شگفت زده یا حیران کردن کسی، به طوری که قادر به واکنش نشان دادن نباشد. این حالت اغلب شامل ایجاد شگفتی یا گیجی بسیار شدید است که فرد موقتاً قادر به واکنش نشان دادن نباشد.
...
[مشاهده متن کامل]

✍️✍️ می تواند نماد قرار دادن افراد در حالت روانی یا عاطفی شوکه کننده باشد، اغلب به دلیل اخبار یا رویدادهای غیرمنتظره.
👈مترادف؛ Astonish, amaze, stun, bewilder, shock.
👇مثال؛
News: "The unexpected news dumbfounded everyone in the room, leaving them in stunned silence. " 📰😲
Achievement: "Her extraordinary achievement dumbfounded her peers, who could hardly believe it. " 🎓😮
Surprise: "The magician's final trick dumbfounded the audience, leaving them in awe. " 🎩✨

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : dumbfound
✅️ اسم ( noun ) : _
✅️ صفت ( adjective ) : dumbfounded
✅️ قید ( adverb ) : _
مات و مبهوت شدن

بپرس