1. dumb grief
حزن بی سرو صدا
2. a dumb advice
پند نابخردانه
3. a dumb animal
حیوان زبان بسته
4. a dumb barge
کرجی از راه افتاده
5. a dumb lighter
فندک خراب
6. remain dumb and write no more poems
بی سخن بمان و دیگر شعر ننویس.
7. strike dumb
هاج و واج کردن،شگفت زده کردن
8. she played dumb
خودش را به خریت زد.
9. i was struck dumb with amazement
از شدت تعجب زبانم بند آمد.
10. to be struck dumb
متحیر شدن
11. he was deaf and dumb
او کر و لال بود.
12. my sorrow shall be dumb
سوگ من بی صدا خواهد بود.
13. Being deaf and dumb makes communication very difficult.
[ترجمه ریحان] ناشنوایی و لال بودن ارتباط را دشوار می سازد|
[ترجمه گوگل]کر و لال بودن ارتباط را بسیار دشوار می کند[ترجمه ترگمان]ناشنوا و گنگ بودن باعث می شود که ارتباط بسیار دشوار شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. They were struck dumb by some sort of shock.
[ترجمه گوگل]آنها با نوعی شوک لال شدند
[ترجمه ترگمان]مات و مبهوت به او خیره شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مات و مبهوت به او خیره شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. She is very kind to the dumb children.
[ترجمه Peter Strahm] او با بچه های لال خوش رفتار است.|
[ترجمه گوگل]او با بچه های خنگ بسیار مهربان است[ترجمه ترگمان] اون خیلی با بچه های احمق مهربونه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
16. She was struck dumb at the news.
[ترجمه گوگل]او از این خبر خنگ شد
[ترجمه ترگمان]از شنیدن خبر یکه خورده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]از شنیدن خبر یکه خورده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
17. It was dumb of you to say that.
[ترجمه گوگل]احمقانه بود که اینو گفتی
[ترجمه ترگمان] خیلی احمقانه بود که همچین حرفی بزنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] خیلی احمقانه بود که همچین حرفی بزنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
18. He is dumb on the subject.
[ترجمه مهرداد] او برای این کار خیلی خام است|
[ترجمه گوگل]او در این موضوع گنگ است[ترجمه ترگمان] اون توی این موضوع خیلی احمقه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
19. Don't make dumb mistakes again.
[ترجمه مهرداد] ان اشتباه احمقانه را دوباره تکرار نکن|
[ترجمه Peter Strahm] اشتباهات احمقانه را دوباره مرتکب نشوید.|
[ترجمه گوگل]دوباره مرتکب اشتباهات احمقانه نشوید[ترجمه ترگمان]دوباره اشتباه نکن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
20. She sat there, dumb with rage.
[ترجمه گوگل]او آنجا نشست، گنگ از عصبانیت
[ترجمه ترگمان]او در همان جا نشسته بود و از خشم دیوانه شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او در همان جا نشسته بود و از خشم دیوانه شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید