dukedom

/ˈduːkdəm//ˈdjuːkdəm/

معنی: قلمرو دوک
معانی دیگر: قلمرو دوک

جمله های نمونه

1. an extinct dukedom
دوک نشین برافتاده

2. John Howard received his dukedom, supported Richard against rebels later the same year, and died with him at Bosworth.
[ترجمه گوگل]جان هوارد دوک خود را دریافت کرد، در اواخر همان سال از ریچارد علیه شورشیان حمایت کرد و با او در بوسورث درگذشت
[ترجمه ترگمان]در همان سال جان هاوارد از ریچارد در برابر شورشیان حمایت کرد و با او به همراه کیت Bosworth درگذشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. And within a dukedom, the struggle for power frequently occurred.
[ترجمه گوگل]و در داخل یک دوک، مبارزه برای قدرت اغلب رخ می داد
[ترجمه ترگمان]و در یک dukedom، کش مکش برای قدرت به کرات رخ داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He was claiming the dukedom in right of his wife.
[ترجمه گوگل]او در حق همسرش مدعی دوکدام بود
[ترجمه ترگمان]اون ادعا می کرد که حق با زنش بوده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The marquis will succeed to the dukedom at his father's death.
[ترجمه گوگل]مارکی با مرگ پدرش جانشین دوک می شود
[ترجمه ترگمان]مارکی در حال مرگ پدرش خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Geoffrey, the third son, was to marry the heiress to the Dukedom of Brittany.
[ترجمه گوگل]جفری، سومین پسر، قرار بود با وارث دوکدام بریتانی ازدواج کند
[ترجمه ترگمان]جفری، سومین پسر، قرار بود با وارث the در to ازدواج کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Duke and Duchess of Gloucester live in their own dukedom.
[ترجمه گوگل]دوک و دوشس گلاستر در دوکده خود زندگی می کنند
[ترجمه ترگمان]دوک و دوشس of در dukedom زندگی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The territory ruled by a duke or duchess; a dukedom.
[ترجمه گوگل]قلمرو تحت فرمان دوک یا دوشس یک دوکدام
[ترجمه ترگمان]این قلمرو توسط دوک یا دوشس اداره می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

قلمرو دوک (اسم)
duchy, dukedom, grand duchy

انگلیسی به انگلیسی

• lands owned by a duke
a dukedom is the rank or title of a duke.
a dukedom is also the land owned by a duke.

پیشنهاد کاربران

بپرس