dugout

/ˈdəˌɡɑːwt//ˈdʌɡaʊt/

(قایقی که با گود کردن تنه ی درخت ساخته شود) زورق یکپارچه، کنده ناو، (پناهگاه نظامی که پای تپه و غیره می کنند و روی آن را طاق می زنند و استتار می کنند) جان پناه، کنده کاری، سنگر، کاویدگاه، حفر شده، کنده شده، پناهگاه موقتی، کرجی ای که ازدرخت پوک کرده بسازند، یکجورالونک

جمله های نمونه

1. Manager Davey Johnson hustled out of the dugout.
[ترجمه گوگل]مدیر دیوی جانسون با عجله از گودال بیرون آمد
[ترجمه ترگمان]دیوی جانسون، مدیر، با عجله از پناه گاه بیرون رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. They gave him a standing ovation from the dugout and promised to present him with the game ball.
[ترجمه گوگل]آنها او را به شدت تشویق کردند و قول دادند که توپ بازی را به او تقدیم کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها از the کف زدند و قول دادند که او را با توپ بازی حاضر کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. After organising a group of locals and a dugout canoe, we set out on the week-long journey to Iau.
[ترجمه گوگل]پس از سازماندهی یک گروه از مردم محلی و یک قایق رانی دوگوت، به سفر یک هفته ای به Iau رفتیم
[ترجمه ترگمان]بعد از سازماندهی یک گروه از محلی ها و یک قایق dugout، ما سفر یک هفته ای به Iau را آغاز کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Unfortunately, leaping from my seat in the dugout, I cracked my skull on its roof and the world turned black.
[ترجمه گوگل]متأسفانه با پریدن از روی صندلی در گودال، جمجمه ام را روی سقف آن ترک کردم و دنیا سیاه شد
[ترجمه ترگمان]متاسفانه، از صندلیم در کلبه پریدم، سرم را روی سقف گذاشتم و دنیا سیاه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Towards midnight Weir came to the dugout.
[ترجمه گوگل]نزدیک نیمه شب ویر به گودال آمد
[ترجمه ترگمان]نزدیک نیمه شب، Weir به سنگر آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Lyall and McGiven in the dugout taking Town to success.
[ترجمه گوگل]لیال و مک گیون در راهپیمایی که شهر را به سوی موفقیت می برد
[ترجمه ترگمان]Lyall و McGiven در سنگر گرفته شده تا به موفقیت برسند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. At one point, Darryl Strawberry emerged from the dugout with a bat in his hands.
[ترجمه گوگل]در یک لحظه، داریل توت فرنگی با یک خفاش در دستانش از گودال بیرون آمد
[ترجمه ترگمان]در یک لحظه، \"ستراوبری هیل\" از پناه گاه خود بیرون آمد و یک خفاش در دست داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. By the time he returned to his dugout, he was angry.
[ترجمه گوگل]زمانی که به گودال خود برگشت، عصبانی بود
[ترجمه ترگمان]وقتی به کلبه خود بازگشت، خشمگین شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Referee Steve Bennett banished him from the dugout and reported him to the Football Association.
[ترجمه گوگل]داور استیو بنت او را از میدان بیرون کرد و به اتحادیه فوتبال گزارش داد
[ترجمه ترگمان]استیو بنت، داور، او را از پناه گاه اخراج کرد و به انجمن فوتبال گزارش داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Here was pitcher Andy Ashby trudging to the dugout after blowing a five-run lead.
[ترجمه گوگل]در اینجا پارچ اندی اشبی بود که پس از دمیدن یک امتیاز پنج ران، به سمت چاه می رفت
[ترجمه ترگمان]در این عکس، pitcher اندی Ashby، پس از فوت یک پیشتازی ۵ رانی، به dugout پیش رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Art Howe sat in the dugout, working on a Tootsie Pop.
[ترجمه گوگل]آرت هاو در گودال نشسته بود و روی پاپ توتسی کار می کرد
[ترجمه ترگمان]آرت هاو در سنگر نشسته بود و روی یک پاپ Tootsie کار می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Leyland blew kisses to his family behind the dugout.
[ترجمه گوگل]لیلاند برای خانواده خود در پشت سنگر بوسه زد
[ترجمه ترگمان]Leyland در پشت سنگر، بوسه ها را در آغوش گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. War thundered and whined around the dugout and battered at the door.
[ترجمه گوگل]جنگ رعد و برق و ناله در اطراف گودال و ضرب و شتم در در
[ترجمه ترگمان]جنگ غرشی کرد و دور قایق ناله کرد و به در خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Couldn't you or I lounge in a baseball dugout and decide whether the pitcher should bunt?
[ترجمه گوگل]آیا من یا شما نمی‌توانستیم در یک زمین بیسبال بنشینیم و تصمیم بگیریم که پارچ باید بند بیاید؟
[ترجمه ترگمان]نمی شود شما یا من در یک قایق بیس بال استراحت کنیم و تصمیم بگیریم که آیا پرتاب کننده باید توپ را الک کند یا نه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• trench; small boat made from a hollowed out log
a dugout is a canoe that is made by hollowing out a log.
a dugout is also a shelter made by digging a hole in the ground and then covering it or tunnelling so that the shelter has a roof over it. dugouts are usually made by soldiers.

پیشنهاد کاربران

کنده کاری شده: maple dugout
قایق
پناهگاه ، سنگر
( فوتبال ) نیمکت
area on the edge of the pitch where a team's substitutes and coaches sit, usually consisting an actual covered bench or a row of seats. More formally known as the substitutes' bench.
استخراج کردن
نیمکت مربیان
در آوردن از جایی ، کندن
حفر کردن
سنگر

بپرس