ته توی چیزی در آوردن:
. all of his actions were dugged up
ته توی همه رفتارهاش رو در آوردن. / علت همه رفتارهاش معلوم شد.
البته که این میتونه یکی از معنیاش باشه؛ متن اصلی خیلی مهمه.
ته توی همه رفتارهاش رو در آوردن. / علت همه رفتارهاش معلوم شد.
البته که این میتونه یکی از معنیاش باشه؛ متن اصلی خیلی مهمه.