dug up

انگلیسی به انگلیسی

• discovered, found, unearthed, brought out from obscurity

پیشنهاد کاربران

یه معنای پرکاربرد دیگه: او را نبش قبر کردند. They dug up his grave
به نظرم میشود حفاری زیرا معنی dig می شود حفاری و گذشته ی dig =dug است
حفار کردن
زیرا dig یعنی حفاری و گذشته ی dig میشه dug
Dug up is the past tense of dig up
مترادف؛ Unearthed, Discovered, Exhumed, Retrieved, Exposed
مثال؛
It's time we dug up those potatoes.
Archaeologists dug up ancient artifacts from the excavation site.
She dug up some old photos from her childhood.
بیرون کشیدن. برداشت کردن محصولاتی که زیر خاک هستند مثل عوبج و سیب زمینی
بیرون اوردن
his bones were dug up again
استخوان هایش دوباره بیرون اورده شد
Remove
کشیدن
حفاری کردن
کنده کاری
واژگون کردن 'برگرداندن
کشف کردن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)

بپرس