duffle

/ˈdʌfl̩//ˈdʌfl̩/

معنی: لوازم و اثاثه قابل حمل، نوعی پارچه پشمی و ضخیم و خشن
معانی دیگر: لوازم واثاثه قابل حمل، نوعی پارچه پشمی وضخیم وخشن

جمله های نمونه

1. The collection includes two shoulder bags, two duffle bags, a board case, backpacks and briefcases.
[ترجمه گوگل]این مجموعه شامل دو کیف دوشی، دو کیف دوشی، کیف تخته ای، کوله پشتی و کیف است
[ترجمه ترگمان]این مجموعه شامل دو کیف دستی، دو کیف دستی، یک کیف تخته، کوله پشتی و کوله پشتی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. She's got this cute little duffle coat on and a bobble hat with her hair sticking out the bottom.
[ترجمه گوگل]او این کت کوچولو زیبا را به تن دارد و یک کلاه بوبل با موهایش بیرون زده است
[ترجمه ترگمان]این کت و شلوار cute و کلاه bobble با موهایش که از ته آن بیرون زده بود گیر آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Well, I hate to see your duffle bags.
[ترجمه گوگل]خب، من از دیدن کیف های دوشی شما متنفرم
[ترجمه ترگمان] خب، من از دیدن کیسه duffle متنفرم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. MARC JACOBS Distressed suede and leather duffle bag in olive green.
[ترجمه گوگل]MARC JACOBS کیف جیر و چرمی مضطرب به رنگ سبز زیتونی
[ترجمه ترگمان]\"مارک JACOBS\" از کیف جیر و کیف چرمی چرمی \"مارک\" در زمینه سبز زیتونی استفاده کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Ls this duffle bag big enough for all your money?
[ترجمه گوگل]آیا این کیسه به اندازه کافی برای تمام پول شما بزرگ است؟
[ترجمه ترگمان]این کیسه وسایل duffle به اندازه کافی برای پول تو هست؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He likens this baggage to carrying around a duffle bag.
[ترجمه گوگل]او این چمدان را به حمل یک کیف دوفل تشبیه می کند
[ترجمه ترگمان]او این بار چمدان را برداشت و کیف دستی را حمل کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. We have two options: we can "let duffle bag drag us down [or] we can just drop it or put it away.
[ترجمه گوگل]ما دو گزینه داریم: می‌توانیم «اجازه بدهیم کیسه‌ی دمپایی ما را پایین بکشد [یا] آن را رها کنیم یا کنار بگذاریم
[ترجمه ترگمان]ما دو گزینه داریم: ما می توانیم اجازه دهیم کیف دستی ما را به پایین بکشد [ یا ] ما فقط می توانیم آن را رها کنیم و یا آن را کنار بگذاریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Or, pack an extra duffle bag to bring them home yourselves.
[ترجمه گوگل]یا یک کیسه دافلی اضافه ببندید تا خودتان آنها را به خانه بیاورید
[ترجمه ترگمان]یا، یه کیسه پر از وسایل duffle رو جمع کن تا خودشون خونه شون رو بیارن خونه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He pointed to a duffle bag. "That's my stuff. ".
[ترجمه گوگل]به یک کیسه دوفل اشاره کرد "این چیزهای من است "
[ترجمه ترگمان]او به کیسه duffle اشاره کرد و گفت: \" این کار من است \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He threw his stuff into a duffle bag and left.
[ترجمه گوگل]وسایلش را داخل یک کیسه ی کاسه ای انداخت و رفت
[ترجمه ترگمان]وسایلش رو پرت کرد توی کیسه duffle و رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. After computer printers and duffle bags had been carried to dorm rooms, everyone gathered in the gymnasium, students on one side of the bleachers, parents on the other.
[ترجمه گوگل]پس از انتقال پرینترهای کامپیوتری و کیف‌های دوفلکی به اتاق‌های خوابگاه، همه در سالن ورزشی جمع شدند، دانش‌آموزان در یک طرف سفیدکننده‌ها، والدین در طرف دیگر
[ترجمه ترگمان]بعد از این که چاپگر کامپیوتر و کیسه های duffle به اتاق های خوابگاه برده شدند، همه در سالن ورزش، دانشجویان در یک طرف of، والدین در طرف دیگر جمع شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Surprised as I was to see his overstuffed duffle, I was even more surprised to see pockmarked Toby step through the open window after his brother, an identical duffle slung over his shoulder.
[ترجمه گوگل]با تعجب از دیدن دافل پرپر شده او، حتی بیشتر متعجب شدم وقتی دیدم توبی ژولیده از پنجره باز گام برمی دارد و به دنبال برادرش می رود
[ترجمه ترگمان]در حالی که از دیدن توبی pockmarked که در حال overstuffed بود شگفت زده شدم، حتی از اینکه توبی رو دیدم که پشت پنجره باز نشسته بود، از پنجره باز به بیرون نگاه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. When they did return from their New York City trips, Mamita brought back duffle bags full of toys for her grandchildren.
[ترجمه گوگل]هنگامی که آنها از سفرهای خود در شهر نیویورک برگشتند، مامیتا کیسه های پر از اسباب بازی را برای نوه هایش آورد
[ترجمه ترگمان]وقتی آن ها از سفره ای شهری نیویورک بازگشتند، Mamita کیسه پر از اسباب بازی را برای نوه هایش تعریف کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Their alter is by in large only a few minerals and small enough to travel in one large duffle bag around the world.
[ترجمه گوگل]دگرگونی‌های آن‌ها به‌طور کلی تنها دارای چند ماده معدنی است و به اندازه‌ای کوچک است که می‌توان با یک کیسه‌ی بزرگ به دور دنیا سفر کرد
[ترجمه ترگمان]تغییر آن ها تنها به تعداد کمی از مواد معدنی است و به اندازه کافی کوچک است که در یک کیف دستی بزرگ در سراسر دنیا سفر کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

لوازم و اثاثه قابل حمل (اسم)
duffel, duffle

نوعی پارچه پشمی و ضخیم و خشن (اسم)
duffel, duffle

انگلیسی به انگلیسی

• sturdy cloth bag in which equipment or clothing is carried (by soldiers, campers, etc.); heavy course cloth

پیشنهاد کاربران

بپرس