1. He stormed out of the meeting in high dudgeon.
[ترجمه گوگل]او با طوفان از جلسه بیرون رفت
[ترجمه ترگمان]با غیظ و اوقات تلخی بسیار بیرون رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با غیظ و اوقات تلخی بسیار بیرون رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. He stalked off in high dudgeon.
[ترجمه گوگل]او در دودج بلند تعقیب کرد
[ترجمه ترگمان]او با اوقات تلخی بسیار بیرون رفت و بیرون رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او با اوقات تلخی بسیار بیرون رفت و بیرون رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. He stomped out of the room in high dudgeon.
[ترجمه گوگل]با پاهای بلند از اتاق بیرون رفت
[ترجمه ترگمان]او با اوقات تلخی از اتاق بیرون رفت و بیرون رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او با اوقات تلخی از اتاق بیرون رفت و بیرون رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Washington businesses are in high dudgeon over the plan.
[ترجمه گوگل]کسبوکارهای واشنگتن در مورد این طرح دچار مشکل هستند
[ترجمه ترگمان]کسب و کاره ای واشنگتن نسبت به این برنامه شدیدا عصبانی و عصبانی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کسب و کاره ای واشنگتن نسبت به این برنامه شدیدا عصبانی و عصبانی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. She stormed out in high dudgeon.
[ترجمه گوگل]او در گودال بلند هجوم آورد
[ترجمه ترگمان]او با اوقات تلخی بسیار بیرون رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او با اوقات تلخی بسیار بیرون رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Utzon left Australia dudgeon in 196 never to return, before he could finish designing the interiors.
[ترجمه گوگل]اوتزون در سال 196 داج استرالیا را ترک کرد و دیگر برنگشت، قبل از اینکه بتواند طراحی داخلی را به پایان برساند
[ترجمه ترگمان]Utzon استرالیا را در سال ۱۹۶ ترک کرد تا قبل از اینکه بتواند طراحی داخلی را به پایان برساند، هیچ وقت برنگردد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Utzon استرالیا را در سال ۱۹۶ ترک کرد تا قبل از اینکه بتواند طراحی داخلی را به پایان برساند، هیچ وقت برنگردد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. This only heightened the dudgeon of the American Catholic right.
[ترجمه گوگل]این فقط باعث تشدید خجالت راست کاتولیک آمریکایی شد
[ترجمه ترگمان]این تنها خشم dudgeon را نسبت به جناح کاتولیک نسبت می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این تنها خشم dudgeon را نسبت به جناح کاتولیک نسبت می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. And on and on, the dudgeon reaching operatic heights.
[ترجمه گوگل]و در ادامه، دجن به ارتفاعات اپرا می رسد
[ترجمه ترگمان]و روی هم رفته، the به بلندی های اپرا reaching
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]و روی هم رفته، the به بلندی های اپرا reaching
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. They left in high dudgeon.
[ترجمه گوگل]آنها در سنگر مرتفع رفتند
[ترجمه ترگمان]آن ها بیرون رفتند و بیرون رفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن ها بیرون رفتند و بیرون رفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. After waiting over an hour for them, he drove off in high dudgeon.
[ترجمه گوگل]پس از بیش از یک ساعت انتظار برای آنها، او در دنج بلند راند
[ترجمه ترگمان]او بعد از یک ساعت صبر کرد و بیرون رفت و بیرون رفت و بیرون رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او بعد از یک ساعت صبر کرد و بیرون رفت و بیرون رفت و بیرون رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. I was just so furious that I swept out in high dudgeon.
[ترجمه گوگل]من فقط آنقدر عصبانی بودم که در یک قلاده بلند رفتم بیرون
[ترجمه ترگمان]خیلی عصبانی بودم که با غیظ و اوقات تلخی بیرون رفتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]خیلی عصبانی بودم که با غیظ و اوقات تلخی بیرون رفتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The kuei will usually give up and leave a house in high dudgeon.
[ترجمه گوگل]Kuei معمولاً تسلیم می شود و خانه ای را در دنج بلند ترک می کند
[ترجمه ترگمان]The معمولا از جا بلند می شوند و یک خانه را در غیظ و غیظ روی زمین می گذارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]The معمولا از جا بلند می شوند و یک خانه را در غیظ و غیظ روی زمین می گذارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. I was hoping for hints that I was going to be excused from this high dudgeon of physical terror.
[ترجمه گوگل]امیدوار بودم به نکاتی مبنی بر معاف شدن از این غول بزرگ وحشت فیزیکی بیفتم
[ترجمه ترگمان]من امیدوار بودم که به این نکته اشاره کنم که من از این نوع غیظ و اوقات تلخی جسمانی معذرت می خواهم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من امیدوار بودم که به این نکته اشاره کنم که من از این نوع غیظ و اوقات تلخی جسمانی معذرت می خواهم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. I told her not to speak to me like that and she left the room dudgeon.
[ترجمه گوگل]بهش گفتم اینطوری با من حرف نزن و او از اتاق بیرون رفت
[ترجمه ترگمان]من به او گفتم که با من مثل این حرف نزند و بیرون رفت و بیرون رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من به او گفتم که با من مثل این حرف نزند و بیرون رفت و بیرون رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید