1. The boat made a parting through the duckweed.
[ترجمه گوگل]قایق از میان علف اردک جدا شد
[ترجمه ترگمان]قایق در میان duckweed از هم جدا شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]قایق در میان duckweed از هم جدا شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Dim lighting and a duckweed covering complete the tank.
[ترجمه گوگل]نور کم و پوشش علف اردک مخزن را کامل می کند
[ترجمه ترگمان]روشنایی خفیف و پوششی که مخزن را می پوشاند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]روشنایی خفیف و پوششی که مخزن را می پوشاند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. There is a lot of red duckweed growing in the lake, causing a unique scene.
[ترجمه گوگل]تعداد زیادی علف اردک قرمز در این دریاچه رشد می کند و صحنه منحصر به فردی را ایجاد می کند
[ترجمه ترگمان]تعداد زیادی ماهی قرمز در حال رشد در دریاچه وجود دارد که باعث ایجاد یک صحنه منحصر به فرد می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تعداد زیادی ماهی قرمز در حال رشد در دریاچه وجود دارد که باعث ایجاد یک صحنه منحصر به فرد می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Paddy, fish, fruit, dish, duckweed the development of ecosystem.
[ترجمه گوگل]برنج، ماهی، میوه، ظرف، علف اردک توسعه اکوسیستم
[ترجمه ترگمان]پدی، ماهی، میوه، غذا، و توسعه اکوسیستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پدی، ماهی، میوه، غذا، و توسعه اکوسیستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The alligator had been lurking beneath the duckweed and while the snowy egret was still enjoying his newly won fishing location, it reared up. sentence dictionary
[ترجمه گوگل]تمساح زیر علف اردک کمین کرده بود و در حالی که مرغ برفی هنوز از مکان ماهیگیری خود لذت می برد، رشد کرد فرهنگ لغت جمله
[ترجمه ترگمان]تمساح در زیر the پنهان شده بود و در حالی که the برفی هنوز در حال لذت بردن از محل ماهیگیری جدیدش بود، بزرگ شده بود فرهنگ لغت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تمساح در زیر the پنهان شده بود و در حالی که the برفی هنوز در حال لذت بردن از محل ماهیگیری جدیدش بود، بزرگ شده بود فرهنگ لغت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. By contrast, what about duckweed, foam or a clay ox?
[ترجمه گوگل]در مقابل، اردک، فوم یا گاو سفالی چطور؟
[ترجمه ترگمان]کنتراست، duckweed، کف یا گاو خاک رس چی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کنتراست، duckweed، کف یا گاو خاک رس چی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Oil and duckweed algae coat Lake Maracaibo, a 000-square-kilometer salt lake.
[ترجمه گوگل]جلبک های روغنی و اردک دریاچه ماراکایبو، یک دریاچه نمک به وسعت 000 کیلومتر مربع را پوشش می دهند
[ترجمه ترگمان]دریاچه مارا سایبو: دریاچه مارا سایبو: دریاچه نمک duckweed کیلومتر مربع
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دریاچه مارا سایبو: دریاچه مارا سایبو: دریاچه نمک duckweed کیلومتر مربع
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Like the rootless duckweed, after floating and then joined to the sea.
[ترجمه گوگل]مانند اردک بی ریشه، پس از شناور شدن و سپس پیوستن به دریا
[ترجمه ترگمان]همان طور که آب شناور در آب شناور بود و بعد به دریا ملحق شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]همان طور که آب شناور در آب شناور بود و بعد به دریا ملحق شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. You must have put too much duckweed in the tank.
[ترجمه گوگل]حتماً مقدار زیادی علف اردک در تانک ریخته اید
[ترجمه ترگمان]حتما در مخزن آب زیادی ریخته بودی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]حتما در مخزن آب زیادی ریخته بودی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Accumulation of pirimicarb in sludge, grass carp, duckweed and water lettuce increased with time. In the meantime, concentration of pirimicarb in aquatic phase decreased continuously.
[ترجمه گوگل]تجمع پیریمیکارب در لجن، ماهی کپور، علف اردک و کاهو آبی با گذشت زمان افزایش یافت در این بین غلظت پیریمیکارب در فاز آبی به طور مداوم کاهش یافت
[ترجمه ترگمان]انباشت of در رسوبات، کپور علفخوار، duckweed و کاهو با گذشت زمان افزایش یافت در این میان غلظت of در فاز آبی به طور مداوم کاهش می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]انباشت of در رسوبات، کپور علفخوار، duckweed و کاهو با گذشت زمان افزایش یافت در این میان غلظت of در فاز آبی به طور مداوم کاهش می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Objective:To investigate the chemical constituents of Pistia stratiotes, a kind of duckweed.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی ترکیبات شیمیایی چینههای Pistia، نوعی اردک
[ترجمه ترگمان]هدف: بررسی ترکیبات شیمیایی of stratiotes، نوعی of
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هدف: بررسی ترکیبات شیمیایی of stratiotes، نوعی of
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. A kingfisher flashed across the water, the fish vanished, leaving the duckweed.
[ترجمه گوگل]یک شاه ماهی از روی آب عبور کرد، ماهی ناپدید شد و علف اردک را ترک کرد
[ترجمه ترگمان]یک غاز از روی آب گذشت و ماهی ها ناپدید شدند و the را ترک کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک غاز از روی آب گذشت و ماهی ها ناپدید شدند و the را ترک کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. In another scene, a 30-year-old drug user known as Duckweed recounts how she sprinkled her son's rice with rat poison.
[ترجمه گوگل]در صحنه ای دیگر، یک مصرف کننده مواد مخدر 30 ساله معروف به Duckweed تعریف می کند که چگونه برنج پسرش را با سم موش پاشیده است
[ترجمه ترگمان]در یک صحنه دیگر، یک کاربر ۳۰ ساله با نام Duckweed نقل می کند که چگونه برنج پسرش را با سم آلوده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در یک صحنه دیگر، یک کاربر ۳۰ ساله با نام Duckweed نقل می کند که چگونه برنج پسرش را با سم آلوده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید