duchy

/ˈdət͡ʃi//ˈdʌt͡ʃi/

معنی: قلمرو دوک، مقام دوک
معانی دیگر: دوک نشین، قلمرو دوک (dukedom هم می گویند)

جمله های نمونه

1. The major landowners were the duchy of York, with which Gloucester had no formal connection, and the earls of Shrewsbury.
[ترجمه گوگل]مالکان اصلی دوک نشین یورک بودند که گلاستر هیچ ارتباط رسمی با آن نداشت و ارل های شروزبری
[ترجمه ترگمان]عمده مالکان آن دوکنشین یورک بودند که گلاستر هیچ ارتباط رسمی با آن ها نداشت، و ارل آو شروزبری شروزبری را داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Duchy arranged for its demolition, and this was undertaken during 198
[ترجمه گوگل]دوکی ترتیب تخریب آن را داد و این کار در سال 198 انجام شد
[ترجمه ترگمان]Duchy برای تخریب آن ترتیب داده شد و این کار در طول ۱۹۸ مورد انجام گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The position during the seventeenth century of the duchy of Savoy was much more uncertain than that of Venice.
[ترجمه گوگل]موقعیت دوک نشین ساووی در قرن هفدهم بسیار نامشخص تر از موقعیت ونیز بود
[ترجمه ترگمان]موقعیت دو کنشین ساووا در طول قرن هفدهم، نسبت به ونیز بسیار more بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Hastings' retinue was essentially the duchy of Lancaster connection in the north midlands.
[ترجمه گوگل]گروه هیستینگز اساساً دوک نشین ارتباط لنکستر در میدلند شمالی بود
[ترجمه ترگمان]ملازمان هیستینگز اساسا دوک نشین Lancaster بودند که در شمال midlands قرار داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. But the duchy also required government and administration during the absences of its ruler.
[ترجمه گوگل]اما دوک نشین در زمان غیبت حاکم خود نیز به حکومت و اداره نیاز داشت
[ترجمه ترگمان]اما این دوکنشین به دولت و دولت در طول غیبت های حاکم آن نیاز داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The Duchy of Cornwall is investing £ 5m in the scheme to build 79 small business workshops in the city's Jewellery Quarter.
[ترجمه گوگل]دوک نشین کورنوال 5 میلیون پوند در این طرح برای ساخت 79 کارگاه تجاری کوچک در محله جواهرات شهر سرمایه گذاری می کند
[ترجمه ترگمان]دوک نشین کورنوال ۵ میلیون پوند در این برنامه سرمایه گذاری می کند تا ۷۹ کارگاه تجاری کوچک در محله Jewellery شهر بسازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Because of Gloucester's influence in the duchy, royal servants naturally looked to him for lordship.
[ترجمه گوگل]به دلیل نفوذ گلوستر در دوک نشین، خادمان سلطنتی به طور طبیعی به او برای ربوبیت نگاه می کردند
[ترجمه ترگمان]به خاطر نفوذ Gloucester در قلمرو دوک، به طور طبیعی خادمان سلطنتی به خاطر لرد لاس به او نگاه کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. For the duchy of Savoy the reign of Victor Amadeus marks a critical period of historical development.
[ترجمه گوگل]برای دوک نشین ساووی، سلطنت ویکتور آمادئوس دوره بحرانی توسعه تاریخی را نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]برای دو کنشین ساووا، سلطنت ویکتور آمادئوس، دوره مهمی از توسعه تاریخی را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Particularist feeling in the duchy of Aosta was hallowed by centuries of tradition and grounded in a firm foundation of local institutions.
[ترجمه گوگل]احساس خاص در دوک نشین آئوستا توسط قرن ها سنت مقدس و در پایه محکم نهادهای محلی استوار شد
[ترجمه ترگمان]ابراز احساسات Particularist در دوک نشین of، طی قرن ها سنت مقدس و بنیان نهاد و بنیان نهاد نهاده ای محلی را بر پا کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This arrangement has proved mutually satisfactory, and Duchy envisage no changes in the immediate future.
[ترجمه گوگل]این ترتیب متقابلاً رضایت بخش بوده است و دوک نشین هیچ تغییری را در آینده نزدیک متصور نیست
[ترجمه ترگمان]این ترتیب، دو طرفه است، و دوک نشین هیچ گونه تغییری در آینده نزدیک را پیش بینی نکرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The duchy had been elevated to the status of a principality and placed in the Black Prince's hands in 136
[ترجمه گوگل]دوک نشین در سال 136 به مقام یک شاهزاده ارتقا یافت و در دست شاهزاده سیاه قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]این دوکنشین در وضعیت یک امارت نشین قرار گرفته بود و در دستان شاهزاده سیاه در سال ۱۳۶ قرار داده شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Is located in the Grand Duchy of HA traffic roadside convenience.
[ترجمه گوگل]در دوک بزرگ HA ترافیک کنار جاده ای واقع شده است
[ترجمه ترگمان]این خانه در دوک نشین Grand traffic قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A constant underlying tension therefore characterized the socio-political structure of the duchy of Aquitaine.
[ترجمه گوگل]بنابراین یک تنش زیربنایی ثابت ساختار سیاسی-اجتماعی دوک نشین آکیتن را مشخص می کند
[ترجمه ترگمان]بنابراین تنش زیربنایی ثابت، ساختار اجتماعی - سیاسی دو کنشین Aquitaine را مشخص کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Charles was keen to use his estate at Highgrove as an example for the rest of the Duchy.
[ترجمه گوگل]چارلز مایل بود از املاک خود در هایگرو به عنوان نمونه ای برای بقیه دوک نشین استفاده کند
[ترجمه ترگمان]چارلز مشتاق بود از ملک خود در Highgrove به عنوان نمونه برای بقیه دوک نشین استفاده کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. He seems also to have had the right to appoint deputies to act for him in individual duchy lordships.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد او همچنین حق داشته است که معاونانی را برای او در ارباب دوک نشین منصوب کند
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که او حق دارد نمایندگان را منصوب کند تا برای او در دو کنشین فردی اقدام کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

قلمرو دوک (اسم)
duchy, dukedom, grand duchy

مقام دوک (اسم)
duchy

انگلیسی به انگلیسی

• lands belonging to a duke or duchess
a duchy is the area of land that is owned or ruled by a duke.

پیشنهاد کاربران

میتونه ریشه اش. . . داش و داشی فارسی باشه. . . فقط یک نظریه!

بپرس