dualist


دوخداشناس، دوتاپرست، مشرک، ادم دوکاره، زندیق

جمله های نمونه

1. The dualist holds that there can be different ways of conveying the same content.
[ترجمه گوگل]دوگانه گرا معتقد است که راه های مختلفی برای انتقال یک محتوا وجود دارد
[ترجمه ترگمان]The نگه می دارد که راه های مختلفی برای انتقال مطالب یک سان وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. For most novels of literary merit, neither the dualist nor the monist doctrine will be entirely satisfactory.
[ترجمه گوگل]برای اکثر رمان های دارای شایستگی ادبی، نه آموزه ثنوی و نه مونیستی کاملاً رضایت بخش نخواهد بود
[ترجمه ترگمان]برای بیشتر رمان های of ادبی، نه dualist و نه دکترین monist کاملا رضایتبخش نخواهند بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The kind of dualist position that we are considering in this class is an interactionist position, where the soul commands the body.
[ترجمه گوگل]نوع موضع دوگانه ای که ما در این کلاس مد نظر داریم، یک موضع کنش متقابل است که در آن روح به بدن فرمان می دهد
[ترجمه ترگمان]نوع of که ما در این کلاس در نظر می گیریم یک موقعیت interactionist است که در آن روح به بدن فرمان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Plato, as a dualist, portrays Socrates as being a dualist and that's just taken for granted.
[ترجمه گوگل]افلاطون، به عنوان یک ثنویت، سقراط را به عنوان یک دوگانه گرا به تصویر می کشد و این امر بدیهی تلقی می شود
[ترجمه ترگمان]افلاطون، به عنوان یک dualist، سقراط را به عنوان یک dualist توصیف می کند و به همین سادگی پذیرفته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. According to the dualist, the mind is this immaterial substance and we could call it by different names.
[ترجمه گوگل]از نظر ثنویت گرا، ذهن همین جوهر غیر مادی است و می توان آن را به نام های مختلف نامید
[ترجمه ترگمان]به گفته the، ذهن این ماده غیرمادی است و ما می توانیم آن را با نام های مختلف بخوانیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. You could imagine the dualist coming back and saying, "Look, in the case of the heat-seeking missile or the robot for that matter, although it's doing things, it's just obeying orders.
[ترجمه گوگل]می‌توانید تصور کنید که دوگانه‌گرا برگردد و بگوید: «ببینید، در مورد موشک گرما یاب یا ربات، اگرچه کارهایی انجام می‌دهد، اما فقط به دستورات عمل می‌کند
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Well, the dualist says, "That shows us that we have to believe that there's something non-physical about us.
[ترجمه گوگل]خوب، دوگانه گرا می گوید: «این به ما نشان می دهد که باید باور کنیم که چیزی غیر فیزیکی در ما وجود دارد
[ترجمه ترگمان]او می گوید: \" خوب، این نشان می دهد که ما باید باور کنیم که چیزی غیر فیزیکی در مورد ما وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Liang Qichao used such dualist concepts as reactionary and herald, restoration and emancipation, etc.
[ترجمه گوگل]لیانگ کیچائو از مفاهیم دوگانه مانند ارتجاعی و منادی، بازسازی و رهایی و غیره استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]لیانگ Qichao از این مفاهیم dualist به عنوان ارتجاعی، herald، بازیابی و آزادی استفاده کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This dualist tendency is most active where Nietzsche offers his values most shrilling which is in the Antichrist.
[ترجمه گوگل]این گرایش دوگانه‌گرایی در جایی که نیچه ارزش‌های خود را برجسته‌ترین ارائه می‌دهد، که در دجال است، بیشتر فعال است
[ترجمه ترگمان]این گرایش dualist بیشتر در جایی فعال است که نیچه values خود را ارایه می دهد که در تناقض با مسیح است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. So suppose I was a dualist.
[ترجمه گوگل]پس فرض کنید من یک دوگانه بودم
[ترجمه ترگمان] پس فرض کن که من یه \"dualist\" بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. One possible explanation, the dualist, that's the ghost of your mother, immaterial soul that she is, communicating to you while you're asleep.
[ترجمه گوگل]یک توضیح احتمالی، ثنویت، این روح مادر شماست، روح غیر مادی که او هست، در حالی که شما در خواب هستید با شما ارتباط برقرار می کند
[ترجمه ترگمان]یک توضیح ممکن، این روح، روح مادر تو، که او هست، با تو ارتباط برقرار می کند، در حالی که شما خواب هستید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The dualist principle, however, reappears in an acute form in a later period, after Zoroaster.
[ترجمه گوگل]اصل ثنویت اما در دوره‌ای بعد، پس از زرتشت، دوباره به شکل حاد ظاهر می‌شود
[ترجمه ترگمان]با این حال، اصل dualist، در یک شکل حاد در یک دوره بعد، بعد از Zoroaster آشکار می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The dualist can explain that by appealing to ghosts and the like.
[ترجمه گوگل]دوگانه گرا می تواند آن را با توسل به ارواح و امثال آن توضیح دهد
[ترجمه ترگمان]The می توانند این موضوع را با توسل به ارواح و امثال آن ها توضیح دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Let me say something more then about the dualist position.
[ترجمه گوگل]اجازه دهید بعد از آن در مورد موضع دوگانه گرایی چیزی بیشتر بگویم
[ترجمه ترگمان]بذار یه چیزی بیشتر راجع به موقعیت dualist بگم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• advocate of dualism; advocate of the belief that mind and matter exist separately (philosophy); advocate of the belief that good and evil are embodied in two separate divine beings or principles (theology)

پیشنهاد کاربران

اعتقاد به دونگانگی و ثنویت ، ثنویت گرا، دوگانه گرا، دوگانه
دوتا پرست ترجمه دقیقی نیست. برخی مذاهب یا ادیان به وجود دو نیروی خیر و شر و یا دو خدای نیک و بد اعتقاد داشتندو دارند که البته آن نیرو یا خدای نیک را می پرستیدند. لذا ترجمه دو تا پرست نادرست است.
...
[مشاهده متن کامل]

( اعتقاد به ثنویت یا دوگانگی مثل مذهب مسیحیان گنوسی، زرتشتی ودایره یین و یانگ در بودیسم و یا کف زمین شطرنجی سیاه و سفید در مکتب فری میسنری و . . . )

بپرس