dry rot

/ˈdraɪˈrɑːt//draɪrɒt/

(مجازی) فساد (به خاطر فقدان روش ها و اندیشه های نو)، درون تباهی، (کشاورزی)، پوسیدگی خشک (پوسیدگی چوب خشک در اثر نوعی قارچ)، (بیماری مشابهی که گیاهان زنده و میوه را آفت می زند) تباهی گیاهی، انواع قارچ هایی که موجب این بیماری می شوند، پوسیدگی چوب، فساد اجتماعی واخلاقی

جمله های نمونه

1. The house was riddled with dry rot.
[ترجمه گوگل]خانه پر از پوسیدگی خشک شده بود
[ترجمه ترگمان]خانه پر از پوسیدگی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. There's dry rot in the floor.
[ترجمه گوگل]پوسیدگی خشک در کف وجود دارد
[ترجمه ترگمان]کف اتاق پوسیدگی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The trees were in bad shape from dry rot.
[ترجمه گوگل]درختان به دلیل پوسیدگی خشک در وضعیت بدی قرار داشتند
[ترجمه ترگمان]درخت ها به شکل بدی از پوسیدگی خشک بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It kills wet rot, dry rot and woodworm, and penetrates deeply to protect against future attack.
[ترجمه گوگل]پوسیدگی مرطوب، پوسیدگی خشک و کرم چوب را از بین می برد و برای محافظت در برابر حملات بعدی عمیقا نفوذ می کند
[ترجمه ترگمان]آن پوسیدگی تر، پوسیدگی خشک و woodworm را می کشد و به شدت به حفاظت در برابر حمله آینده نفوذ می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. If it isn't the dry rot in the roof, it's insects chewing the timbers.
[ترجمه گوگل]اگر پوسیدگی خشک پشت بام نباشد، این حشرات است که الوارها را می جوند
[ترجمه ترگمان]اگر این پوسیدگی خشک در سقف نباشد، این حشرات موذی را می خورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Dry rot smells fusty and has white cobweb-pattern marks.
[ترجمه گوگل]پوسیدگی خشک بوی تند می دهد و دارای علائم الگوی تار عنکبوت سفید است
[ترجمه ترگمان]پوسیدگی خشک بوی fusty می دهد و علائم تار عنکبوتی سفید دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Frequently wet rot or dry rot is identified.
[ترجمه گوگل]اغلب پوسیدگی مرطوب یا پوسیدگی خشک مشخص می شود
[ترجمه ترگمان]اغلب پوسیدگی خشک یا پوسیدگی خشک شناسایی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The place stank of paraffin and turpentine and dry rot.
[ترجمه گوگل]محل بوی پارافین و سقز و پوسیدگی خشک
[ترجمه ترگمان]آنجا بوی نفت و تربانتین و پوسیدگی خشک می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Next came reddish-brown dry rot that turned quickly into smelly slime.
[ترجمه گوگل]بعد پوسیدگی خشک قهوه ای مایل به قرمز بود که به سرعت به لجن بدبو تبدیل شد
[ترجمه ترگمان]بعد rot به رنگ قرمز مایل به قرمز آمد که به سرعت تبدیل به لجن گندیده شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It's not far from that already. Dry rot in the basement.
[ترجمه گوگل]در حال حاضر دور از آن نیست پوسیدگی خشک در زیرزمین
[ترجمه ترگمان]از این هم خیلی دور نیست Dry توی زیر زمین فاسد میشن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Dry rot did the job of destroying the barn.
[ترجمه گوگل]پوسیدگی خشک کار تخریب انبار را انجام داد
[ترجمه ترگمان]پوسیدگی خشک کار خراب کردن طویله رو انجام داده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. They didn't buy the house because it had dry rot.
[ترجمه گوگل]خانه را نخریدند چون پوسیدگی خشک داشت
[ترجمه ترگمان]آن ها خانه را برای این که فاسد شده بودند، نخریده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Silicone does not dry rot like latex rubber.
[ترجمه گوگل]سیلیکون مانند لاستیک لاتکس پوسیدگی را خشک نمی کند
[ترجمه ترگمان]silicone مثل لاستیک خام فاسد نمیشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. You'll never get out from behind a desk! Dry rot will set in!
[ترجمه گوگل]شما هرگز از پشت میز بیرون نخواهید آمد! پوسیدگی خشک ایجاد می شود!
[ترجمه ترگمان]تو هیچ وقت از پشت میز بیرون نمیری! Dry در میان!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. They had also done something terrible to the boiler[sentence dictionary], and discovered dry rot in the airing-cupboard.
[ترجمه گوگل]آنها همچنین با دیگ بخار [فرهنگ جملات] کار وحشتناکی انجام داده بودند و پوسیدگی خشک را در کمد هواکش کشف کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها همچنین کار وحشتناکی را برای دیگ بخار انجام داده بودند و پوسیدگی خشک در کابینت را کشف کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• fungus disease which attacks timber and wallpaper
dry rot is a serious disease in wood, caused by a fungus. it causes the wood to decay.

پیشنهاد کاربران

بپرس