dry cell

/ˈdraɪˈsel//draɪsel/

معنی: باطری خشک، پیل خشک
معانی دیگر: پیل خشک، باطری خشک

جمله های نمونه

1. Application: Mainly used in dry cell, electroplating, dye and precision casting, curriery, etchant, feed additive etc.
[ترجمه گوگل]کاربرد: عمدتاً در سلول خشک، آبکاری، رنگ و ریخته گری دقیق، کاری، اچانت، افزودنی خوراک و غیره استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]کاربرد: به طور عمده در سلول خشک، electroplating، رنگ و ریخته گری دقیق، curriery، etchant، additive تغذیه و غیره مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The 12V dry cell is used to replace an external power transformer for power supply, which can not be affected by commercial power supply.
[ترجمه گوگل]سلول خشک 12 ولت برای جایگزینی یک ترانسفورماتور قدرت خارجی برای منبع تغذیه استفاده می شود که تحت تأثیر منبع تغذیه تجاری قرار نمی گیرد
[ترجمه ترگمان]این سلول خشک ۱۲ V برای جایگزینی یک ترانسفورماتور قدرت خارجی برای تامین برق مورد استفاده قرار می گیرد که نمی تواند از طریق تامین برق تجاری تحت تاثیر قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Connected a piece of thin wire to a dry cell.
[ترجمه گوگل]یک تکه سیم نازک را به یک سلول خشک وصل کنید
[ترجمه ترگمان]یک تکه سیم نازک به سلول خشکی وصل کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I have to buy a new dry cell.
[ترجمه گوگل]من باید یک سلول خشک جدید بخرم
[ترجمه ترگمان] باید یه سلول خشک جدید بخرم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. They have dry cell batteries, I suppose.
[ترجمه گوگل]آنها باتری سلول خشک دارند، فکر می کنم
[ترجمه ترگمان] فکر کنم اونا باتری موبایل ندارن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. What is dry cell of umbilical blood hematopoiesis?
[ترجمه گوگل]سلول خشک خون سازی خون ناف چیست؟
[ترجمه ترگمان]سلول خشک of چیه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In this paper, recycling value of waste battery has been analyzed, in order of recycling values are lead acid battery, nickel cadmium battery, nickel hydride battery and dry cell battery.
[ترجمه گوگل]در این مقاله ارزش بازیافت ضایعات باتری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است که به ترتیب مقادیر بازیافت باتری سرب اسید، باتری نیکل کادمیوم، باتری نیکل هیدرید و باتری سلول خشک می باشد
[ترجمه ترگمان]در این مقاله، ارزش بازیافت باتری پسماند تحلیل شده است، به منظور بازیافت مقادیر بازیافت، باتری اسیدی، باتری cadmium نیکل، باتری hydride نیکل و باتری سلول خشک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Power source by deserve to bring supply of common on lumbar leather belt dry cell.
[ترجمه گوگل]منبع تغذیه توسط شایستگی عرضه سلول های خشک کمربند چرمی کمری رایج است
[ترجمه ترگمان]منبع برق با توجه به این که تامین برق در سلول های خشک کمربند چرمی را دارا می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Unload before stop the machine, or there will be left magnet. Next time when use, magnetize with accumulator cell or dry cell battery.
[ترجمه گوگل]قبل از توقف ماشین بارگیری کنید، در غیر این صورت آهنربا باقی خواهد ماند دفعه بعد هنگام استفاده، با سلول انباشته یا باتری سلول خشک مغناطیسی کنید
[ترجمه ترگمان]قبل از اینکه ماشین متوقف شود، مغناطیس باقی می ماند دفعه بعد هنگام استفاده، magnetize با سلول با بار استاتیک تجمع یافته یا باتری سلول خشک
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

باطری خشک (اسم)
dry cell, dry-cell battery

پیل خشک (اسم)
dry cell

تخصصی

[شیمی] پیل خشک
[برق و الکترونیک] سلول خشک
[زمین شناسی] پیل خشک ،باطری معمولی یا خشک این باتری دارای پیل و باتری ورودی می باشد که داخل محلول الکترولیت قرار دارد.

انگلیسی به انگلیسی

• voltaic cell the contents of which can not spill

پیشنهاد کاربران

A room that prisoners are placed in, that lacks any plumbing facilities, to avoid disposal of evidence
A dry cell is a type of prison cell that lacks any plumbing facilities. This is done to avoid the disposal of evidence, as prisoners would not be able to flush away any bodily fluids or other materials that could be used to incriminate them. Dry cells are often used for prisoners who are considered to be a high security risk, as they are less likely to be able to escape or cause damage to the cell.
...
[مشاهده متن کامل]

نوعی سلول زندان که فاقد هرگونه امکانات لوله کشی است. این کار برای جلوگیری از دور ریختن شواهد انجام می شود، زیرا زندانیان نمی توانند مایعات بدن یا سایر موادی را که می توان برای متهم کردن آنها به کار برد بیرون بریزد.
این بازداشتگاه ها اغلب برای زندانیانی استفاده می شود که به عنوان یک خطر امنیتی بالا در نظر گرفته می شوند، زیرا احتمال کمتری وجود دارد که بتوانند فرار کنند یا به سلول آسیب وارد کنند.
مثال؛
We had to put him in a dry cell after he started a fight.
In a discussion about prison conditions, someone might argue, “The use of dry cells as punishment is inhumane. ”
A former inmate might recall, “I spent a week in a dry cell. It was one of the worst experiences of my life. ”

منابع• https://en.wikipedia.org/wiki/Dry_cell_(prison)

بپرس