drum roll


(موسیقی - ضربان ضعیف و پی درپی بر طبل) ضربات مداوم، تندزنی

جمله های نمونه

1. A long drum roll introduced the trapeze artists.
[ترجمه گوگل]یک درام بلند هنرمندان ذوزنقه را معرفی کرد
[ترجمه ترگمان]یک بشکه بلند طبل به هنرمندان دیگر معرفی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A drum roll preceded the most dangerous part of the performance.
[ترجمه گوگل]قبل از خطرناک ترین قسمت اجرا، یک درام رول بود
[ترجمه ترگمان]صدای طبل از خطرناک ترین قسمت نمایش به گوش می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. One boy, a child, begins a steady drum roll.
[ترجمه گوگل]یک پسر، یک کودک، شروع به چرخیدن یکنواخت درام می کند
[ترجمه ترگمان]یک بچه، یک بچه، یک طبل منظم را شروع می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Next came a drum roll, followed by a wave and a thumbs-up sign from the newly-weds.
[ترجمه گوگل]بعد یک درام نواخته شد و به دنبال آن یک موج و علامت شست بالا از طرف تازه ازدواج کرده ها آمد
[ترجمه ترگمان]بعد صدای طبل به گوش رسید و پس از آن موجی از thumbs که تازه ازدواج کرده بود به دنبال آن حرکت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. And then, with a final drum roll, it was all over.
[ترجمه گوگل]و سپس، با یک درام رول نهایی، همه چیز تمام شد
[ترجمه ترگمان]و سپس، با آخرین طبل زدن، همه چیز تمام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The pre-recorded drum roll sounds and the sequined curtain flies up.
[ترجمه گوگل]صدای درام از پیش ضبط شده به صدا در می آید و پرده پولک دار بالا می رود
[ترجمه ترگمان]صداهای ضبط شده از طبل به گوش می رسد و پرده ها بالا می روند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Drum roll, please: Tesco says that each sheet of its recycled toilet roll uses " 1g of carbon" compared to 8g for its standard toilet roll.
[ترجمه گوگل]لطفاً رول درام: تسکو می گوید که هر ورق رول توالت بازیافتی اش از "1 گرم کربن" در مقایسه با 8 گرم رول توالت استاندارد خود استفاده می کند
[ترجمه ترگمان]Drum می گوید: \"Tesco می گوید که هر یک از صفحات توالت recycled شده آن از\" ۱ گرم کربن \" در مقایسه با ۸ گرم آرایش استاندارد توالت خود استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. We'll now announce the Grand Prize winner! Drum roll, please.
[ترجمه گوگل]اکنون برنده جایزه بزرگ را اعلام خواهیم کرد! درام رول لطفا
[ترجمه ترگمان]حالا برنده جایزه نوبل رو اعلام می کنیم لطفا موسیقی رو گوش کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The snares are a fundamental ingredient to the drum roll as they help blend together distinct strokes that are therefore perceived as a single sustained sound.
[ترجمه گوگل]تله ها یک عنصر اساسی برای رول درام هستند زیرا به ترکیب ضربات متمایز کمک می کنند که بنابراین به عنوان یک صدای پایدار درک می شوند
[ترجمه ترگمان]The یک جز اساسی برای رول استوانه هستند چرا که آن ها به ترکیب حرکت های متمایزی که به عنوان یک صدا ثابت در نظر گرفته می شوند کمک می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. And. . . wait for the drum roll. . . the results exactly match the predictions of traditional gravitational theory, says Kobakhidze.
[ترجمه گوگل]و منتظر رول درام باشید کوباخیدزه می گوید: نتایج دقیقاً مطابق با پیش بینی های نظریه گرانشی سنتی است
[ترجمه ترگمان]Kobakhidze می گوید: و صبر برای roll طبل، نتایج دقیقا با پیش بینی های تئوری جاذبه قدیمی همخوانی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A drum roll of thumps pounded the destroyer's hull.
[ترجمه گوگل]ضربات طبلی به بدنه ناوشکن کوبید
[ترجمه ترگمان]صدای طبل ها در تنه کشتی ویرانگر به گوش می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Starting lineup for the two-time defending world champion Houston Rockets recently has been, drum roll, please. . . .
[ترجمه گوگل]ترکیب اصلی هیوستون راکتس که دو بار قهرمان جهان شده است، اخیراً، لطفاً درام رول کنید
[ترجمه ترگمان]تیم شروع برای دو بار مدافع عنوان قهرمانی تیم هیوستون راکتز اخیرا بوده است، طبل درام، لطفا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Nothing obscures the outlines of an orchestral passage more than a drum roll on an unrelated note.
[ترجمه گوگل]هیچ چیز بیشتر از یک درام بر روی یک نت نامرتبط، خطوط کلی یک قطعه ارکسترال را پنهان نمی کند
[ترجمه ترگمان]هیچ چیز جز یک بشکه ساز که در یک نشریه نامربوط رخ داده باشد، چیزی را پنهان نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Mickey Dolenz, part of the 1960s band the Monkees, will lead the drum roll.
[ترجمه گوگل]میکی دولنز، بخشی از گروه دهه 1960 Monkees، رهبری درام رول را بر عهده خواهد داشت
[ترجمه ترگمان]میکی ماوس، بخشی از گروه \"Monkees\" در دهه ۱۹۶۰، the طبل را رهبری خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• succession of drum beats in a crescendo-like fashion that often ends with a clash of cymbals and usually signifies an introduction or presentation
a drum roll is a series of drumbeats that follow each other so quickly that they make a continuous sound. it is sometimes used to introduce someone as they come onto the stage in a theatre.

پیشنهاد کاربران

### **Common Collocations with "Drum"**
1. **Drum up ( something ) ** – To generate interest, support, or enthusiasm.
- *The company launched an ad campaign to **drum up** sales. *
- شرکت یک کمپین تبلیغاتی راه اندازی کرد تا فروش را افزایش دهد.
...
[مشاهده متن کامل]

2. **Beat the drum for ( something ) ** – To actively support or promote something.
- *Activists continue to **beat the drum for** climate change awareness. *
- فعالان همچنان برای آگاهی از تغییرات اقلیمی تبلیغ می کنند.
3. **Drum into ( someone's head ) ** – To repeatedly teach or emphasize something until it is learned.
- *My parents always **drummed into my head** the importance of honesty. *
- والدینم همیشه اهمیت صداقت را در ذهنم فرو می کردند.
4. **Drum out ( someone ) ** – To force someone to leave a group or organization.
- *The dishonest officer was **drummed out of** the military. *
- افسر نادرست از ارتش اخراج شد.
5. **Drum roll** – A continuous beating of a drum, often before an announcement.
- *After a dramatic **drum roll**, the winner was announced. *
- پس از یک طبل زنی دراماتیک، برنده اعلام شد.
6. **Drum on ( something ) ** – To tap rhythmically on a surface.
- *He absentmindedly **drummed on** the table while thinking. *
- او هنگام فکر کردن بی اختیار روی میز ضرب گرفت.
7. **Drum away ( at something ) ** – To persistently work on something.
- *She kept **drumming away at** her project until it was perfect. *
- او به کار روی پروژه اش ادامه داد تا بی نقص شود.
8. **Like a drum** – Very tight or firm ( often referring to surfaces ) .
- *The tent was stretched **like a drum** to withstand the wind. *
- چادر مثل طبل کشیده شده بود تا در برابر باد مقاوم باشد.
9. **Drumbeat of ( something ) ** – A continuous and repetitive message or demand.
- *There was a constant **drumbeat of** complaints about the new policy. *
- شکایات مداومی درباره سیاست جدید وجود داشت.
10. **Drum machine** – An electronic device that produces drum sounds.
- *The musician used a **drum machine** to create a synthetic beat. *
- موسیقی دان از یک دستگاه درام برای ایجاد ضرب آهنگ مصنوعی استفاده کرد.
- - -
### **10 Complex Sentences ( English & Persian ) **
1. **Although he had no experience in marketing, he managed to drum up interest in his new product. **
با اینکه هیچ تجربه ای در بازاریابی نداشت، توانست برای محصول جدیدش علاقه ایجاد کند.
2. **Unless they drum the safety rules into the workers' heads, accidents will continue to happen. **
مگر اینکه قوانین ایمنی را در ذهن کارگران فرو کنند، حوادث همچنان رخ خواهند داد.
3. **Since the journalist kept beating the drum for justice, the case was reopened. **
از آنجایی که روزنامه نگار مدام از عدالت حمایت می کرد، پرونده دوباره بررسی شد.
4. **After years of corruption, the mayor was drummed out of office by angry citizens. **
پس از سال ها فساد، شهردار توسط شهروندان خشمگین از سمت خود برکنار شد.
5. **While he waited for the exam results, he nervously drummed on the desk with his fingers. **
در حالی که منتظر نتایج امتحان بود، با اضطراب روی میز ضرب گرفت.
6. **Even though she had no professional training, her skills on the drum machine were impressive. **
با اینکه هیچ آموزش حرفه ای ندیده بود، مهارت هایش در کار با دستگاه درام تحسین برانگیز بود.
7. **The opposition party continued its drumbeat of criticism against the government's policies. **
حزب مخالف همچنان به انتقادهای مداوم خود از سیاست های دولت ادامه داد.
8. **Because the tent was stretched like a drum, it didn’t collapse during the storm. **
چون چادر مثل طبل کشیده شده بود، در طوفان فرو نریخت.
9. **If they don’t drum up more sponsors, the event might get canceled. **
اگر حامیان مالی بیشتری جذب نکنند، این رویداد ممکن است لغو شود.
10. **Despite the loud drum roll, the audience remained silent in anticipation of the winner's name. **
با وجود طبل زنی بلند، حضار در انتظار اعلام نام برنده سکوت کردند.
chatgpt

Informal: Used when you wait before telling people something that you think they will really want to know.
وسط جمله پس از وقفه در کلام: خوب گوش کن، ببین چی می گم، با تو هستم، منو ببین.
مثال:
. I just thought you’d like to know that I’ve …drumroll please…fixed the ladder to the attic.
...
[مشاهده متن کامل]

ترجمه پیشنادی:
گفتم خوبه بدونی که من. . . من رو ببین لطفاً. . . پله های منتهی به اتاق زیر شیروانی رو درست کردم.

informal/ used when you wait before telling people something that you think they will really want to know
غیر رسمی/ می دونی!
The mystery box contains ( drumroll ) pearls
ضرب گرفتن بر روی چیزی،
صدای طبلی که بلند و سریع زده میشه قبل از اینکه بخوان چیزی رو معرفی کنندیا فرد مهمی میخواد به صحنه بیاد
صدای طبل

بپرس