1. a heavily drugged patient
بیماری که به او مواد مخدر زیادی داده اند.
2. his enemies drugged his food
دشمنانش او را چیز خور کردند.
3. The doctor drugged his patient quickly.
[ترجمه گوگل]دکتر به سرعت بیمارش را دارو داد
[ترجمه ترگمان]دکتر به سرعت بیمار رو بی هوش کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دکتر به سرعت بیمار رو بی هوش کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The game wardens tranquillized the rhinoceros with a drugged dart.
[ترجمه گوگل]نگهبانان بازی، کرگدن را با یک دارت که داروی خاصی داشتند، آرام کردند
[ترجمه ترگمان]سرپرست بازی با یک دارت بی هوش، rhinoceros را از بین برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سرپرست بازی با یک دارت بی هوش، rhinoceros را از بین برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. My wife's complaint really drugged me.
[ترجمه گوگل]شکایت همسرم واقعاً مرا تحت تأثیر قرار داد
[ترجمه ترگمان]شکایت همسرم واقعا بهم مواد داده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شکایت همسرم واقعا بهم مواد داده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The killer confessed that he often drugged his victims before he killed them.
[ترجمه گوگل]قاتل اعتراف کرد که اغلب قربانیان خود را قبل از کشتن مواد مخدر مصرف می کرد
[ترجمه ترگمان]قاتل اعتراف کرده که اغلب قبل از اینکه اونا رو بکشه بهش مواد مخدر می داده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]قاتل اعتراف کرده که اغلب قبل از اینکه اونا رو بکشه بهش مواد مخدر می داده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Johnson drugged and attacked four women.
[ترجمه گوگل]جانسون به چهار زن مواد مخدر زد و به آنها حمله کرد
[ترجمه ترگمان]جانسون به چهار زن حمله کرد و به آن ها حمله کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]جانسون به چهار زن حمله کرد و به آن ها حمله کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. She was heavily drugged to ease the pain.
[ترجمه گوگل]او برای کاهش درد شدیداً دارو مصرف کرد
[ترجمه ترگمان]به سختی بی هوش بود تا درد را تسکین دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به سختی بی هوش بود تا درد را تسکین دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Her drink must have been drugged.
[ترجمه گوگل]مشروبش باید دارو خورده باشد
[ترجمه ترگمان] نوشیدنی اون باید دارو زده باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] نوشیدنی اون باید دارو زده باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. A gamekeeper tranquillized the rhinoceros with a drugged dart.
[ترجمه گوگل]یک شکارچی با یک دارت دارودار، کرگدن را آرام کرد
[ترجمه ترگمان]یک شکاربان، rhinoceros با یک دارت بی هوش، rhinoceros را ترمیم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک شکاربان، rhinoceros با یک دارت بی هوش، rhinoceros را ترمیم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Anyone could have drugged that wine.
[ترجمه گوگل]هر کسی می توانست آن شراب را مصرف کند
[ترجمه ترگمان] هر کسی ممکنه اون شراب رو بی هوش کرده باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] هر کسی ممکنه اون شراب رو بی هوش کرده باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The hospital staff drugged her.
[ترجمه گوگل]کارکنان بیمارستان به او مواد مخدر دادند
[ترجمه ترگمان] کارکنان بیمارستان بهش مواد مخدر دادن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] کارکنان بیمارستان بهش مواد مخدر دادن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. She drugged his drink while he wasn't looking.
[ترجمه گوگل]در حالی که او نگاه نمی کرد، نوشیدنی او را مصرف کرد
[ترجمه ترگمان]در حالی که او نگاه نمی کرد، نوشیدنی خود را به او تزریق کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در حالی که او نگاه نمی کرد، نوشیدنی خود را به او تزریق کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The doctors drugged him with sedatives.
[ترجمه گوگل]پزشکان او را با داروهای آرام بخش مصرف کردند
[ترجمه ترگمان] دکترها بهش مسکن تزریق کردن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] دکترها بهش مسکن تزریق کردن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید