drug trafficking

/drʌg ˈtræfɪkɪŋ//drʌg ˈtræfɪkɪŋ/

جمله های نمونه

1. The travel company is just a front for drug trafficking.
[ترجمه گوگل]شرکت مسافرتی فقط یک جبهه برای قاچاق مواد مخدر است
[ترجمه ترگمان]این شرکت مسافرتی تنها یک جبهه برای قاچاق مواد مخدر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Organized crime is involved in drug trafficking.
[ترجمه گوگل]جرایم سازمان یافته در قاچاق مواد مخدر دخیل است
[ترجمه ترگمان]جرایم سازمان یافته در قاچاق مواد مخدر دخیل هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. We need a multinational strike force to combat drug trafficking.
[ترجمه گوگل]ما به یک نیروی ضربتی چند ملیتی برای مبارزه با قاچاق مواد مخدر نیاز داریم
[ترجمه ترگمان]ما به یک نیروی ضربت چند ملیتی برای مبارزه با قاچاق مواد مخدر نیاز داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. If found guilty of drug trafficking, the pair could face the death penalty.
[ترجمه گوگل]اگر این زوج در قاچاق مواد مخدر مجرم شناخته شوند، ممکن است با مجازات اعدام روبرو شوند
[ترجمه ترگمان]اگر در قاچاق مواد مخدر مجرم شناخته شود، این زوج ممکن است با مجازات اعدام مواجه شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The government is trying to wipe out drug trafficking.
[ترجمه گوگل]دولت در تلاش است تا قاچاق مواد مخدر را از بین ببرد
[ترجمه ترگمان]دولت می کوشد تا قاچاق مواد مخدر را از بین ببرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. As drug trafficking grew, so did the piles of bodies on the outskirts of Rio Branco.
[ترجمه گوگل]با رشد قاچاق مواد مخدر، انبوهی از اجساد در حومه ریو برانکو افزایش یافت
[ترجمه ترگمان]همانطور که قاچاق مواد مخدر افزایش یافت، کپه اجساد در حومه ریو Branco نیز افزایش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Drug trafficking is international big business and your money is their profit.
[ترجمه گوگل]قاچاق مواد مخدر یک تجارت بزرگ بین المللی است و پول شما سود آنهاست
[ترجمه ترگمان]قاچاق مواد مخدر یک تجارت بزرگ بین المللی است و پول شما سود آن ها است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The provisions on drug trafficking streamline the confiscation procedure.
[ترجمه گوگل]مقررات مربوط به قاچاق مواد مخدر روند مصادره را ساده می کند
[ترجمه ترگمان]مقررات مربوط به قاچاق مواد مخدر روند توقیف مواد مخدر را تسهیل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Co-operation on drug trafficking was also discussed.
[ترجمه گوگل]همکاری در زمینه قاچاق مواد مخدر نیز مورد بحث قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]هم کاری در زمینه قاچاق مواد مخدر نیز مورد بحث قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He's wanted in the US on charges of drug trafficking.
[ترجمه گوگل]او به اتهام قاچاق مواد مخدر در ایالات متحده تحت تعقیب است
[ترجمه ترگمان]او در ایالات متحده به اتهام قاچاق مواد مخدر تحت تعقیب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The government's efforts to limit drug trafficking have mostly failed.
[ترجمه گوگل]تلاش‌های دولت برای محدود کردن قاچاق مواد مخدر عمدتاً شکست خورده است
[ترجمه ترگمان]تلاش های دولت برای محدود کردن قاچاق مواد مخدر اغلب شکست خورده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In Thailand the penalty for drug trafficking is death.
[ترجمه گوگل]در تایلند مجازات قاچاق مواد مخدر اعدام است
[ترجمه ترگمان]در تایلند، مجازات قاچاق مواد مخدر مرگ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. After being returned to the USA he was convicted on drug trafficking charges.
[ترجمه گوگل]او پس از بازگشت به ایالات متحده به اتهام قاچاق مواد مخدر محکوم شد
[ترجمه ترگمان]او پس از بازگشت به آمریکا به اتهام قاچاق مواد مخدر محکوم شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He was sentenced to ten years in prison on charges of drug trafficking.
[ترجمه گوگل]او به اتهام قاچاق مواد مخدر به ده سال زندان محکوم شد
[ترجمه ترگمان]او به اتهام قاچاق مواد مخدر به ۱۰ سال زندان محکوم شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. In 1982 he was arrested and subsequently convicted on drug trafficking charges.
[ترجمه گوگل]در سال 1982 او دستگیر و متعاقباً به اتهام قاچاق مواد مخدر محکوم شد
[ترجمه ترگمان]وی در سال ۱۹۸۲ به اتهام قاچاق مواد مخدر دستگیر و محکوم شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• selling of drugs, selling of illegal narcotics

پیشنهاد کاربران

خرید و فروش/سوداگری/تجارت/
داد و ستدِ ماده های آرامگر
drug: ماده مخدر - دارو
مُخدِّر و مُسَکِّن: آرامگر، کِرخگر، کرختگر، سُستگر، آرَمَنده
قاچاق دارو
قاچاق مواد مخدر

بپرس