اجازه دادن به کسی برای پیاده شدن از ماشین یا . . .
مثال :
He asked me to drop him off beside the street
معنی :
او ازم خواست تا کنار خیابون پیاده ش کنم
مثال :
معنی :
او ازم خواست تا کنار خیابون پیاده ش کنم
رسوندن کسی با ماشین
به جایی که طرف میخواد بره
به جایی که طرف میخواد بره
اجازه دادن به کسی برای خروج از ماشین و . . .
پیاده کردن
اجازه دادن به کسی جهت پیاده شدن از ماشین یا غیره
could you drop me off?