drop for

پیشنهاد کاربران

🔸 معادل فارسی:
• کنار گذاشتن به نفع کسی/چیزی • رها کردن برای کسی/چیزی • صرف نظر کردن از چیزی برای دیگری
🔸 مثال ها:
• He was dropped for the younger player.
او به نفع بازیکن جوان تر کنار گذاشته شد.
...
[مشاهده متن کامل]

• The plan was dropped for a better alternative.
طرح به نفع گزینه ی بهتر کنار گذاشته شد.
• She dropped her career for her family.
او حرفه اش را به خاطر خانواده کنار گذاشت.