In a way that bends or hangs down heavily. Related word. drooping. خمیده، تا شده، سربه زیر شل و واررفته. مثال:The thirsty plants bowed their heads droopingly in the heat. ترجمه پیشنهادی:سرشاخه های گیاهان در گرما از تشنگی شل و واررفته شدند.+ عکس و لینک