droopingly

انگلیسی به انگلیسی

• loosely, limply; weakly, feebly

پیشنهاد کاربران

In a way that bends or hangs down heavily. Related word. drooping.
خمیده، تا شده، سربه زیر شل و واررفته.
مثال:
The thirsty plants bowed their heads droopingly in the heat.
ترجمه پیشنهادی:
سرشاخه های گیاهان در گرما از تشنگی شل و واررفته شدند.

بپرس