drooping

پیشنهاد کاربران

دروپینگ
________________________________________
🔸 معادل فارسی:
افتادگی / شُل شدگی / آویزان شدن / افت فرم
در زبان محاوره ای پزشکی:
شل شده، افتاده، فرمش رفته، عضله یا پوست آویزون شده
...
[مشاهده متن کامل]

________________________________________
🔸 تعریف ها:
1. ** ( پزشکی – افتادگی عضله یا بافت ) :**
توصیف حالتی که در آن عضله، پوست، یا بافت به دلیل ضعف، آسیب، یا پیری دچار افتادگی یا شُل شدگی می شود
مثال: Eyelid drooping may indicate nerve damage.
افتادگی پلک ممکنه نشونه ی آسیب عصبی باشه.
2. ** ( زیبایی شناسی – کاهش فرم یا سفتی ) :**
در زمینه ی زیبایی، drooping به افتادگی پوست یا بافت اشاره دارد که ظاهر جوان را تحت تأثیر قرار می دهد
مثال: Drooping cheeks are common with aging.
گونه های افتاده با افزایش سن رایجن.
3. ** ( عصبی – نشانه ی اختلال عملکرد ) :**
افتادگی ناگهانی ممکن است نشانه ی سکته، فلج بل، یا آسیب عصبی باشد
مثال: Facial drooping is a red flag for stroke.
افتادگی صورت می تونه هشدار سکته باشه.
4. ** ( توصیفی – حالت فیزیکی یا احساسی ) :**
گاهی به صورت استعاری برای توصیف حالت خستگی، افسردگی، یا بی حالی نیز استفاده می شود
مثال: His shoulders were drooping from exhaustion.
شونه هاش از خستگی افتاده بودن.
________________________________________
🔸 مترادف ها:
sagging – flaccidity – ptosis – slackening – hanging – weakening
________________________________________
🔸 نکته ی فرهنگی و اضافی:
در انگلیسی پزشکی، **drooping** اصطلاحی رایج برای توصیف افتادگی بافت هاست که می تونه نشانه ی پیری، آسیب، یا اختلال عصبی باشه.
این واژه در زیبایی شناسی، نورولوژی، و جراحی ترمیمی کاربرد دارد.