🔸 معادل فارسی:
از بین بردن هیجان جنسی / سرد کردن طرف / خراب کردن حال کسی
در زبان محاوره ای:
حال گیری، ضدحال زدن، خاموش کردن شور و هیجان طرف
عبارت "droop one’s chub" بسیار غیررسمی و با بار جنسیه و معمولاً در گفت وگوهای طنزآمیز یا در آثار تلویزیونی خاص استفاده می شه.
... [مشاهده متن کامل]
🔸 تعریف ها:
1. ( عامیانه – جنسی ) :
اشاره به از بین رفتن حالت تحریک یا هیجان جنسی، معمولاً به صورت طنز یا استعاری.
مثال: Sorry to droop your chub, but she’s already taken.
ببخش که ضدحال زدم، ولی اون دختر قبلاً با کسیه.
2. ( استعاری – طنزآمیز ) :
به طور استعاری، یعنی خراب کردن حال کسی یا از بین بردن شور و اشتیاقش نسبت به چیزی.
مثال: I hate to droop your chub, but the concert was canceled.
نمی خوام ضدحال بزنم، ولی کنسرت لغو شده.
🔸 مترادف ها:
kill the mood – spoil the fun – deflate someone – ruin the vibe
از بین بردن هیجان جنسی / سرد کردن طرف / خراب کردن حال کسی
در زبان محاوره ای:
حال گیری، ضدحال زدن، خاموش کردن شور و هیجان طرف
عبارت "droop one’s chub" بسیار غیررسمی و با بار جنسیه و معمولاً در گفت وگوهای طنزآمیز یا در آثار تلویزیونی خاص استفاده می شه.
... [مشاهده متن کامل]
🔸 تعریف ها:
1. ( عامیانه – جنسی ) :
اشاره به از بین رفتن حالت تحریک یا هیجان جنسی، معمولاً به صورت طنز یا استعاری.
مثال: Sorry to droop your chub, but she’s already taken.
ببخش که ضدحال زدم، ولی اون دختر قبلاً با کسیه.
2. ( استعاری – طنزآمیز ) :
به طور استعاری، یعنی خراب کردن حال کسی یا از بین بردن شور و اشتیاقش نسبت به چیزی.
مثال: I hate to droop your chub, but the concert was canceled.
نمی خوام ضدحال بزنم، ولی کنسرت لغو شده.
🔸 مترادف ها: