droning

پیشنهاد کاربران

🔸 معادل فارسی:
صدای یکنواخت و خسته کننده / زمزمه ی ممتد / حرف زدن کش دار و بی روح
در زبان محاوره ای:
هی داره یه نواخت حرف می زنه، صدای خسته کننده ای داره، داره وِر وِر می کنه
________________________________________
...
[مشاهده متن کامل]

🔸 تعریف ها:
1. ( صوتی – توصیفی ) :
صدایی یکنواخت، ممتد و اغلب خسته کننده که بدون تغییر در لحن یا شدت ادامه پیدا می کنه
مثال: The droning of the air conditioner made it hard to concentrate.
صدای یکنواخت کولر تمرکز رو سخت کرده بود.
2. ( گفتاری – انتقادی ) :
توصیف نحوه ی صحبت کردن کسی که با صدایی کش دار، بی روح و یکنواخت حرف می زنه
مثال: He kept droning on about taxes for an hour.
یه ساعت فقط درباره ی مالیات وِر وِر کرد.
3. ( استعاری – احساسی ) :
بیان حالتی از کسالت، بی تفاوتی یا تکرار خسته کننده در رفتار یا گفتار
مثال: Her droning voice made the lecture unbearable.
صدای یکنواختش باعث شد سخنرانی غیرقابل تحمل بشه.
________________________________________
🔸 مترادف ها:
monotone – humming – murmuring – rambling – muttering – buzzing – tedious speech