dromedary

/ˈdrɑːməˌderi//ˈdrɒmədəri/

معنی: ادم احمق، شتر جماز
معانی دیگر: شتر یک کوهانه (ویژه ی سواری)، شتر تندرو، جهاز

جمله های نمونه

1. I was to behave like a kind of white-skinned rani to whom such things as tightening girths and punishing dromedaries were unthinkable.
[ترجمه گوگل]قرار بود مانند نوعی رانی پوست سفید رفتار کنم که برایش چیزهایی مانند سفت کردن بند و تنبیه بادگیرها غیرقابل تصور بود
[ترجمه ترگمان]رفتار من مثل یک نوع پوست سفید پوست سفید بود که چنین چیزهایی را سفت می کرد و مجازات کردن آن ها قابل تصور نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A dromedary, to be precise, the one-humped variety, also known as ships of the desert.
[ترجمه گوگل]به عبارت دقیق تر، نوع یک کوهانه ای که به عنوان کشتی های صحرا نیز شناخته می شود
[ترجمه ترگمان]A است که به طور دقیق تر به عنوان کشتی هایی از صحرا شناخته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Everything was in good order, a Rolls-Royce dromedary.
[ترجمه گوگل]همه چیز مرتب بود، رولزرویس درومتری
[ترجمه ترگمان]همه چیز مرتب بود، یک Rolls -
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A hint of his dromedary is visible against the simple backdrop of golden sand.
[ترجمه گوگل]در پس زمینه ساده شن های طلایی، نشانه ای از درامدار او قابل مشاهده است
[ترجمه ترگمان]A از dromedary او بر خلاف پس زمینه ساده ماسه طلایی دیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The desert hour when the dromedary becomes a thousand dromedaries snickering in the sky.
[ترجمه گوگل]ساعت کویری که درومدری می شود هزار درامدری که در آسمان می خندد
[ترجمه ترگمان]یک ساعت صحرایی وقتی که dromedary هزار و یک dromedaries در آسمان فرو می رود،
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I'm a dromedary camel, the one-hump kind that lives on the hot deserts of the Middle East.
[ترجمه گوگل]من یک شتر درامدار هستم، از نوع یک کوهان که در بیابان های داغ خاورمیانه زندگی می کند
[ترجمه ترگمان]من شتر dromedary، the که در بیابان های گرم خاور میانه زندگی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Comparison of tall dromedary, in the desert can go to run, you can move their goods were also carried.
[ترجمه گوگل]در مقایسه با دریاچه بلند، در صحرا می توانید به اجرا بروید، شما می توانید کالاهای خود را نیز حمل می کرد
[ترجمه ترگمان]مقایسه of بلند در بیابان می تواند به دویدن ادامه دهد، شما می توانید کالاهای خود را نیز حمل کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A young dromedary camel peeks underneath its mother as she casually drinks in the Guelta Arche, a steep canyon in the Chadian Sahara.
[ترجمه گوگل]یک شتر درامدار جوان در حالی که در طاق گوئلتا، دره ای شیب دار در صحرای چادی، آب می نوشد، زیر مادرش را زیر نظر می گیرد
[ترجمه ترگمان]شتر dromedary که در زیر پای مادرش در the و در Arche Guelta و a در the و Sahara زیاد بود، در زیر پای مادرش مشروب می خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A special breed of Arabian camel, the dromedary, has been developed for riding and racing.
[ترجمه گوگل]یک نژاد خاص از شتر عربی به نام dromedary برای سوارکاری و مسابقه توسعه داده شده است
[ترجمه ترگمان]نژاد خاصی از شتر عربی، the، برای سواری و مسابقه ساخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I'ma very technical, highly-engineered dromedary camel. Things like me don't just happen. They're planned by Someone very intelligent and logical .
[ترجمه گوگل]من یک شتر dromedary بسیار فنی و مهندسی شده هستم چیزهایی مثل من فقط اتفاق نمی افتد آنها توسط شخصی بسیار باهوش و منطقی برنامه ریزی شده اند
[ترجمه ترگمان]من شتر شتر dromedary مهندسی و ماهر هستم چیزهایی مثل من فقط اتفاق نمی افته آن ها طرح یک نفر خیلی باهوش و منطقی را طرح کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The dromedary, or Arabian, camel distinguishes itself from its Bactrian relatives by its single hump.
[ترجمه گوگل]درومدری یا شتر عربی با تک کوهانش خود را از خویشاوندان باختری خود متمایز می کند
[ترجمه ترگمان]dromedary، خواه عربی، با کوهان مجرد خود، خود را از خویشاوندان Bactrian متمایز می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. You should have seen how puzzled the dromedary looked, and how the merchant drew his caftan over his head.
[ترجمه گوگل]باید می‌دیدی که درامدار چقدر متحیر به نظر می‌رسید، و تاجر چگونه کافتان را روی سرش کشید
[ترجمه ترگمان]تو باید می دیدی که شتر dromedary چقدر گیج و متحیر به نظر می رسید، و چگونه بازرگان caftan را روی سر خود کشیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Fully faceted clear crystal dromedary with eyes in Jet Hematite crystal.
[ترجمه گوگل]درومدری کریستالی شفاف تمام وجهی با چشم در کریستال جت هماتیت
[ترجمه ترگمان]یک لب تر و شفاف از dromedary crystal با چشمانی به رنگ آبی روشن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The sport is generally limited to running only the dromedary camel.
[ترجمه گوگل]این ورزش به طور کلی فقط به دویدن شتر دروماری محدود می شود
[ترجمه ترگمان]این ورزش معمولا فقط محدود به شتر dromedary است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ادم احمق (اسم)
fool, galoot, birdbrain, snipe, zombie, dromedary, zombi, bufflehead, dotterel, poop, featherbrain, featherhead, softhead

شتر جماز (اسم)
dromedary

انگلیسی به انگلیسی

• single-humped camel (native to arabia and northern africa)
a dromedary is a camel with one hump.

پیشنهاد کاربران

Drome box ( کوهان جعبه ای شکل ) از نام کوهان شتر ، گرفته شده، اتاق اضافی است دراندازه های متفاوت ودلخواه که به سفارش مالک در کامیونهای آمریکایی، در پشت اتاق راننده نصب می شود و شامل امکانات فوق العاده
...
[مشاهده متن کامل]
برای استراحت رانندگان در مسیرهای طولانی است. همچنین به آن Drome dary هم گفته می شود که به معنای کوهان ارزشمند است.

ادم احمق البته در جاهای دیگری نیز استفاده می شود برای مثال dromedary camel یعنی شتر یک کوهانه

بپرس