drizzling


معنی: نم نم باران

جمله های نمونه

1. It was drizzling, and miserably cold and damp.
[ترجمه گوگل]نم نم باران می بارید و به طرز بدی سرد و نمناک بود
[ترجمه ترگمان]باران ریز و نمناک و مرطوب بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The rain isn't too bad - it's only drizzling.
[ترجمه علیرضا] باران خیلق بد ( شدید ) نیست!فقط نَم نَم بارونه!
|
[ترجمه گوگل]باران خیلی بد نیست - فقط باران می بارد
[ترجمه ترگمان]باران خیلی بد نیست - فقط نم نم باران است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It had been drizzling all day.
[ترجمه گوگل]تمام روز نم نم باران می بارید
[ترجمه ترگمان]تمام روز باران باریده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The drizzling rain curtained the beautiful lake.
[ترجمه گوگل]نم نم باران دریاچه زیبا را پوشانده بود
[ترجمه ترگمان]باران ریز باران، دریاچه زیبا را پوشانده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The airliner landed amidst the drizzling rain.
[ترجمه گوگل]هواپیما در میان نم نم باران فرود آمد
[ترجمه ترگمان]هواپیما در میان باران ریز باران فرود آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The rain has been drizzling down for hours.
[ترجمه گوگل]ساعت هاست که باران می بارید
[ترجمه ترگمان]ساعت ها باران نم نم باریده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It's been drizzling all day.
[ترجمه گوگل]تمام روز بارون می بارید
[ترجمه ترگمان]تمام روز باران باریده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The weather might be dull, it might be drizzling, but Broadstairs promenade had changed almost beyond recognition.
[ترجمه گوگل]ممکن است هوا کسل کننده باشد، ممکن است نم نم باران باشد، اما گردشگاه Broadstairs تقریباً غیرقابل تشخیص تغییر کرده بود
[ترجمه ترگمان]شاید باران نم نم باریده باشد، اما گردش باران تقریبا فراتر از شناخت و تشخیص تغییر کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. She shut herself in out of the drizzling rain, and expressed her delight with everything.
[ترجمه گوگل]او خود را در زیر باران نمناک بست و از همه چیز ابراز خوشحالی کرد
[ترجمه ترگمان]او خود را از باران ریز ریز بیرون کشید و از همه چیز لذت برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It was a cold lousy day and drizzling by evening.
[ترجمه گوگل]روز سردی بود و تا غروب نم نم باران بود
[ترجمه ترگمان]آن روز هوا بارانی بود و باران ریز می بارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Drizzling rain soaked Hodgesaargh as he trudged back to the castle.
[ترجمه گوگل]باران نمناک، هودجسرق را در حالی که به سمت قلعه برمی‌گشت، خیس کرد
[ترجمه ترگمان]وقتی به قلعه برگشت باران خیس از باران بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. By mid-morning the monsoon rain was once again drizzling from an overcast sky, and visibility was atrocious.
[ترجمه گوگل]در اواسط صبح، باران موسمی بار دیگر از آسمان ابری می بارید و دید بسیار وحشتناک بود
[ترجمه ترگمان]در اواسط صبح باران موسمی باران دوباره از آسمان ابری شروع به نم نم باران کرد و دید که خیلی بی رحمانه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Standing there in the drizzling rain, he heard her back door slam.
[ترجمه گوگل]در زیر باران نم‌باران ایستاده بود، صدای کوبیدن در پشتی او را شنید
[ترجمه ترگمان]در باران ریز باران، صدای بسته شدن در پشت سرش را شنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. It was drizzling very lightly, and I could hear the tiny patter of small raindrops.
[ترجمه گوگل]نم نم باران بسیار ملایم بود و من می توانستم صدای ریز قطرات باران را بشنوم
[ترجمه ترگمان]نم نم باران بسیار ملایم بود و می توانستم صدای ریزش قطرات باران را بشنوم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

نم نم باران (اسم)
drizzling

انگلیسی به انگلیسی

• raining lightly

پیشنهاد کاربران

باران نم نم
نم نم باران باریدن ، raining lightly
نم نم باران

بپرس