drizzle

/ˈdrɪzl̩//ˈdrɪzl̩/

معنی: ژاله، باران ریز، نمنم باران، ریز باریدن
معانی دیگر: نم نم باریدن، نم نم باران آمدن، ارکاک، نرمه باران، ریز بار

جمله های نمونه

1. gradually the drizzle turned into a rainstorm
ریز بار کم کم تبدیل به رگبار شد.

2. The drizzle had now stopped and the sun was breaking through.
[ترجمه کاوه] باران نم نم فروایستاد و خورشید سر برآورد
|
[ترجمه گوگل]نم نم نم نم باران قطع شده بود و خورشید در حال عبور بود
[ترجمه ترگمان]نم نم باران متوقف شده بود و خورشید از آن عبور می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The shower tailed off into a drizzle.
[ترجمه حاج عبدالله] پشمک منو حتما امتحان کنید
|
[ترجمه گوگل]حمام در دم فرو رفت
[ترجمه ترگمان]باران به نم نم باران باریدن گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Thicker cloud with occasional rain or drizzle will spread into some western areas during the night.
[ترجمه گوگل]ابر غلیظ تر همراه با بارش باران یا نم نم نم نم باران در طول شب در برخی مناطق غربی گسترش می یابد
[ترجمه ترگمان]ابری Thicker با بارش باران یا نم نم باران در برخی مناطق غربی در طول شب پخش خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Drizzle and patchy fog are forecast.
[ترجمه گوگل]بارش نم نم نم نم باران و مه پراکنده پیش بینی می شود
[ترجمه ترگمان]Drizzle و مه تکه تکه شده پیش بینی می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Drizzle the soy sauce over the chicken.
[ترجمه گوگل]سس سویا را روی مرغ بریزید
[ترجمه ترگمان]سس سویا سس سویا رو بریز روی جوجه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Light drizzle fell all afternoon.
[ترجمه گوگل]نم نم نم نم باران تمام بعدازظهر می بارید
[ترجمه ترگمان]نم نم باران تمام بعد از ظهر فرو ریخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A fine drizzle began to veil the hills.
[ترجمه گوگل]نم نم باریکی شروع به پوشاندن تپه ها کرد
[ترجمه ترگمان]باران ریزی بر روی تپه ها نقش بست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Drizzle the lemon juice over the fish.
[ترجمه گوگل]آب لیمو را روی ماهی بریزید
[ترجمه ترگمان]عصاره لیمو را روی ماهی Drizzle
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Drizzle the syrup over the warm cake.
[ترجمه گوگل]شربت را روی کیک گرم بریزید
[ترجمه ترگمان]شربت را از روی کیک گرم پر کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. We walked home through the drizzle.
[ترجمه گوگل]در میان نم نم نم نم باران به سمت خانه راه افتادیم
[ترجمه ترگمان]از خلال نم نم باران به سوی خانه راه افتادیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The forecast for tomorrow is mist and drizzle.
[ترجمه گوگل]برای فردا مه و نم نم باران پیش بینی می شود
[ترجمه ترگمان]پیش بینی فردا مه و باران می بارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A light drizzle had started by the time we left.
[ترجمه گوگل]وقتی ما رفتیم نم نم نم نم باران شروع شده بود
[ترجمه ترگمان]وقتی از آنجا بیرون رفتیم نم نم باران شروع شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Serve the pasta hot with a drizzle of olive oil.
[ترجمه گوگل]پاستا را داغ و با مقداری روغن زیتون سرو کنید
[ترجمه ترگمان]این پاستا را با نم نم باران زیتون سرو کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ژاله (اسم)
dew, drizzle, heat drops, hoarfrost

باران ریز (اسم)
drizzle, mizzle

نم نم باران (اسم)
drizzle

ریز باریدن (فعل)
drizzle

تخصصی

[عمران و معماری] ریزه باران - نرمه باران
[زمین شناسی] ریزه باران، نرمه باران
[آب و خاک] ریزباران، باران ریزه ریزه

انگلیسی به انگلیسی

• light rain
rain lightly
drizzle is light rain falling in very small drops. uncount noun here but can also be used as a verb. e.g. it was drizzling as i walked home.

پیشنهاد کاربران

نمیشود معنی تک کلمه برای این نوع از آب و هوا بیان کرد، آب و هوایی که ابرهای عموماً سیاه ( ابرهایی که باران به همراه دارد ) در آسمان وجود دارند و احتمال وقوع باران در آینده نزدیک، بسیار است.
Drizzle is a light and fine rain that falls in very small droplets. It is often described as a misty rain or a light shower.
نم نم بارانی سبک و ریز است که به صورت قطرات بسیار کوچک می بارد. اغلب به عنوان یک باران مه آلود یا یک دوش سبک توصیف می شود.
...
[مشاهده متن کامل]

I love the sound of the drizzle on my window.
I forgot my umbrella and got caught in the drizzle.

drizzle
منابع• https://fluentslang.com/slang-for-rain/
همون بارانه منتها با قطره های خیلی ریز و کوچک
در مازندران به نوع از باران شِه گفته می شود.
A drizzle of ریختن سس روی غذا
Rain lightly with very small drops
drizzle ( علوم جَوّ )
واژه مصوب: باران‏ریزه
تعریف: بارانی که قطر قطرات آن کمتر از 0/5 میلی متر باشد
Drizzl
یعنی : نم نم بارون
Rain lightly
پاشیدن
باران نم نم
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)

بپرس