drive a wedge

پیشنهاد کاربران

to cause disagreement or anger between ( people who had been friendly before
بین دو نفر که باهم خوب بودن، فاصله افتادن
مثال: I've seen smaller things drive a wedge between people.
ترجمه:قبلا دیدم که اتفاقات کوچیک باعث جدایی بین آدما میشه ( بینشون فاصله میندازه )
متفرقە کردن
تفرفه انداختن - تفرقه پراکنی - اختلاف انداختن
موش دواندن در کاری

بپرس