dripping with something

- **Persian ( فارسی ) **: چکیدن قطرات مایع

2. **Figurative meaning**: Extremely wet or covered in liquid.
- **Persian**: خیس شدن شدید یا پوشیده از مایع
3. **Slang meaning**: Having an impressive, stylish, or luxurious appearance.
- **Persian**: داشتن ظاهری شیک و پر زرق و برق
- - -
### **10 Paragraphs with Different Meanings of "Dripping"**
#### **1. Dripping Water ( چکیدن آب ) **
The faucet was dripping all night, making it impossible for me to sleep. The constant sound of water drops hitting the sink was so annoying.
**شیر آب تمام شب چکه می کرد و خوابیدن را برای من غیرممکن کرده بود. صدای مداوم قطرات آب که به سینک برخورد می کرد، واقعاً آزاردهنده بود. **
#### **2. Dripping Sweat ( عرق ریختن زیاد ) **
After running for an hour in the hot sun, he was dripping with sweat. His clothes were soaked, and he needed a cold shower.
**بعد از یک ساعت دویدن زیر آفتاب داغ، عرق از او می چکید. لباس هایش کاملاً خیس شده بود و به یک دوش آب سرد نیاز داشت. **
#### **3. Dripping with Blood ( آغشته به خون ) **
The wounded soldier was dripping with blood as his friends rushed to help him. He needed medical attention immediately.
**سرباز زخمی از خون پوشیده شده بود، در حالی که دوستانش با عجله به کمکش آمدند. او فوراً به مراقبت پزشکی نیاز داشت. **
#### **4. Dripping with Confidence ( پر از اعتماد به نفس ) **
She walked into the room, dripping with confidence. Everyone turned to look at her as she spoke with authority and grace.
**او با اعتماد به نفس کامل وارد اتاق شد. همه به سمت او برگشتند، زیرا با اقتدار و ظرافت صحبت می کرد. **
#### **5. Dripping with Luxury ( آغشته به تجملات ) **
His new car was dripping with luxury, from the leather seats to the gold - plated steering wheel.
**ماشین جدیدش پر از تجملات بود، از صندلی های چرمی گرفته تا فرمان با روکش طلایی. **
#### **6. Dripping Candle Wax ( چکیدن موم شمع ) **
As the candle burned, wax started dripping down the sides, creating beautiful patterns on the table.
**همانطور که شمع می سوخت، موم از کناره های آن چکه می کرد و الگوهای زیبایی روی میز ایجاد می کرد. **
#### **7. Dripping with Sarcasm ( آغشته به طعنه و کنایه ) **
His voice was dripping with sarcasm when he said, "Oh sure, because you're always right!"
**لحن او پر از طعنه بود وقتی گفت: "اوه، البته، چون تو همیشه حق داری!"**
#### **8. Dripping Raincoat ( پالتوی خیس از باران ) **
She entered the house with her raincoat dripping from the heavy rain outside. She quickly hung it near the heater to dry.
**او با پالتوی خیس از باران سنگین بیرون وارد خانه شد. سریع آن را نزدیک بخاری آویزان کرد تا خشک شود. **
#### **9. Dripping with Emotion ( پر از احساسات شدید ) **
Her voice was dripping with emotion as she read the farewell letter. Tears streamed down her face.
**صدای او پر از احساس بود وقتی نامه خداحافظی را می خواند. اشک هایش روی صورتش جاری شد. **
#### **10. Dripping in Style ( شیک و پر زرق و برق بودن ) **
He walked into the party, dripping in style, wearing the latest designer suit and expensive shoes.
**او با ظاهری شیک و پر زرق و برق وارد مهمانی شد، در حالی که جدیدترین کت و شلوار طراحان معروف و کفش های گران قیمت پوشیده بود. **
- - -
### **Conclusion ( نتیجه گیری ) **
As you can see, "dripping" has a wide range of meanings, from literal uses like dripping water to figurative expressions like being stylish or confident.
chatgpt