منحرف شدن از چیزی ( مثلاً : بحث )
کلمه "drifted" به معنای "رانده شدن"، "پیچیدن" یا "در یک جهت خاص حرکت کردن" است. این کلمه به شکل مجاز هم ممکن است به معنای "افت میانه" یا "لغزش یافتن" استفاده شود.
به عنوان مثال:
- "The boat drifted slowly out to sea. " ( قایق به آرامی به دریا رانده شد. )
... [مشاهده متن کامل]
- "Her thoughts drifted back to her childhood memories. " ( فکرهای او به خاطرات کودکیش پیچید. )
در مواقع دیگر ممکن است "drifted" به معنای انحراف کردن از مسیر یا موضوع اصلی نیز استفاده شود.
منبع CHATGPT4. 00
به عنوان مثال:
- "The boat drifted slowly out to sea. " ( قایق به آرامی به دریا رانده شد. )
... [مشاهده متن کامل]
- "Her thoughts drifted back to her childhood memories. " ( فکرهای او به خاطرات کودکیش پیچید. )
در مواقع دیگر ممکن است "drifted" به معنای انحراف کردن از مسیر یا موضوع اصلی نیز استفاده شود.
منبع CHATGPT4. 00