drib


معنی: مقدار کمی، یک قطره، اندک
معانی دیگر: (مهجور) چکیدن، (به مقدار کم) ریخته شدن

جمله های نمونه

1. The guests arrived in dribs and drabs.
[ترجمه حسین] مهمان ها خرد خرد رسیدن
|
[ترجمه گوگل]میهمانان به صورت دریبی و دریبی وارد شدند
[ترجمه ترگمان]مهمانان به طور پراکنده وارد شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Clients came in dribs and drabs.
[ترجمه گوگل]مشتریان به صورت دریبی و بی قرار می آمدند
[ترجمه ترگمان]مشتری ها به طور پراکنده وارد شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The information has been released in dribs and drabs.
[ترجمه گوگل]این اطلاعات به صورت دریبی و درهم منتشر شده است
[ترجمه ترگمان]اطلاعات به طور پراکنده در dribs و drabs آزاد شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She paid me in dribs and drabs, not all at once.
[ترجمه گوگل]او به من پول داد، نه یکباره
[ترجمه ترگمان]به من بیش از یک دفعه به من پول داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He insisted on paying me back in dribs and drabs, five or ten dollars at a time.
[ترجمه گوگل]او اصرار داشت که هر بار پنج یا ده دلار به من پول بدهد
[ترجمه ترگمان]او اصرار داشت که به طور پراکنده پنج یا ده دلار به من پول بدهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Mayne's squadron assembled at Kufra in dribs and drabs by the beginning of October.
[ترجمه گوگل]اسکادران ماین در اوایل اکتبر در کوفره به صورت ضربتی جمع شد
[ترجمه ترگمان]در آغاز ماه اکتبر، اسواران به طور پراکنده در Kufra جمع شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. News of the accident is coming in in dribs and drabs.
[ترجمه گوگل]اخبار تصادف به صورت درهم و برهم می آید
[ترجمه ترگمان]اخبار مربوط به این حادثه در dribs و drabs رخ می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The wedding guests were arriving in dribs and drabs.
[ترجمه گوگل]میهمانان عروسی در حال آمدن بودند
[ترجمه ترگمان]مهمانان به طور پراکنده وارد می شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Sky can be infected in a drib of water.
[ترجمه گوگل]آسمان می تواند در یک قطره آب آلوده شود
[ترجمه ترگمان]آسمان را می توان در یک سطح آب آلوده کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. They were mere freighters of doctrine, not questioners, which they unloaded in unquestioned dribs and drabs around their parish.
[ترجمه گوگل]آنها صرفاً محموله‌های دکترین بودند، نه پرسش‌گر، که آن‌ها را به صورت بی‌چون و چرا در اطراف محله‌شان پیاده می‌کردند
[ترجمه ترگمان]فقط یک بارکش دریایی بود، نه questioners، که آن ها را بی چون و چرا در ناحیه آن ها خالی کرده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مقدار کمی (اسم)
drib

یک قطره (اسم)
drib

اندک (اسم)
whit, scantling, pinch, paucity, drib, modicum, thrum, scruple

انگلیسی به انگلیسی

• small or very tiny quantity; drop

پیشنهاد کاربران

بپرس