dress shirt

/ˈdresˈʃɜːrt//dresʃɜːt/

پیراهن سفید مردانه، پیراهن عصر مردانه، پیراهن لباس رسمی

جمله های نمونه

1. He wore a short-sleeved dress shirt with the collar open and his necktie at half-mast.
[ترجمه گوگل]پیراهن آستین کوتاهی پوشیده بود که یقه اش باز بود و کراواتش را نیمه دکل داشت
[ترجمه ترگمان]پیراهن آستین کوتاه آستین کوتاه با یقه باز و کراواتش را به نیمی از دکل داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He threw my dress shirt over it so all was pale blue.
[ترجمه گوگل]پیراهن لباسم را روی آن انداخت تا همه آبی کمرنگ بود
[ترجمه ترگمان]پیراهن لباسم را روی آن انداخت و همه چیز به رنگ آبی روشن بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He wears a suit and a dress shirt without a tie, along with a straw hat that is out of style.
[ترجمه گوگل]او یک کت و شلوار و یک پیراهن بدون کراوات به همراه کلاه حصیری می پوشد که از مد افتاده است
[ترجمه ترگمان]کت و شلوار و پیراهن بدون کراوات به همراه یک کلاه حصیری که خارج از سبک است به تن دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Copping a dress shirt in every Magic Eye pattern and jacking the IT guy's wardrobe, however, won't win you style points.
[ترجمه گوگل]با این حال، پوشاندن یک پیراهن لباس در هر الگوی چشم جادویی و جک کردن کمد لباس مرد فناوری اطلاعات، امتیاز سبک را برای شما به همراه نخواهد داشت
[ترجمه ترگمان]با این حال، در هر حال لباس زیر چشمی و در هر حال در کمد لباس این مرد را در نظر می گیرم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Always stow a dress shirt at the office.
[ترجمه گوگل]همیشه یک پیراهن لباس در دفتر قرار دهید
[ترجمه ترگمان]همیشه لباس زیر پوشیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Quite a gent,'e was -- dress shirt, top'at, black overcoat.
[ترجمه گوگل]کاملاً ملایم بود -- پیراهن لباس، تاپ، پالتو مشکی
[ترجمه ترگمان]خیلی آقایی که لباس زیر پوشیده بود و شنل سیاه پوشیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A detachable part of a man's dress shirt covering the chest; a dickey.
[ترجمه گوگل]قسمت جداشدنی از پیراهن لباس مردانه که سینه را می پوشاند دیکی
[ترجمه ترگمان]قسمتی از پیراهن مردانه لباس مردانه که روی سینه اش را می پوشاند، یقه پیراهن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Bond put on clean underwear, dress shirt and white dinner jacket with a black cummerbund .
[ترجمه گوگل]باند لباس زیر تمیز، پیراهن لباس و کت شام سفید را با بند مشکی پوشیده است
[ترجمه ترگمان]باند با لباس زیر و پیراهن سفید و نیم تنه پوستی سفید پوشیده شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This is a very expensive dress shirt.
[ترجمه گوگل]این یک پیراهن بسیار گران قیمت است
[ترجمه ترگمان]این پیراهن بسیار گران قیمتی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Men should a dress shirt and tie or even a suit if they possess one.
[ترجمه گوگل]مردان باید پیراهن و کراوات یا حتی کت و شلوار داشته باشند
[ترجمه ترگمان]مردان باید پیراهن و کراوات داشته باشند و یا کت و شلوار به تن داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It makes a great dress shirt, which is mainly where you will find this sumptuous hue.
[ترجمه گوگل]این یک پیراهن لباس عالی می سازد، که عمدتاً جایی است که شما این رنگ مجلل را پیدا خواهید کرد
[ترجمه ترگمان]یک پیراهن خوب به تن می کند، که به طور عمده در آن این رنگ باشکوه را خواهید یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Every day Mones came to class in a short-sleeved dress shirt and shiny black tie-up shoes.
[ترجمه گوگل]مونس هر روز با یک پیراهن آستین کوتاه و کفش های کراوات براق مشکی به کلاس می آمد
[ترجمه ترگمان]هر روز Mones با پیراهن آستین کوتاه و کفش های کراوات مشکی براق به کلاس می آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. For one thing, I forgot to turn off the iron and nearly burnt the Professor's dress shirt I was ironing.
[ترجمه گوگل]برای یک چیز، فراموش کردم اتو را خاموش کنم و نزدیک بود پیراهن پروفسوری که در حال اتو کردنش بودم سوخت
[ترجمه ترگمان]برای یک چیز یادم رفته بود که آهن را خاموش کنم و نزدیک بود پیراهن پشمی پروفسور را بسوزانم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• a dress shirt is a special shirt which men wear on formal occasions with a dinner jacket and a black bow tie.

پیشنهاد کاربران

بین بازاریان معروف به پیراهن جعبه ای
پیراهن آستین بلند که دکمه دار باشد
پیراهن رسمی مردانه که معمولا سفید است

بپرس