1. to administer a drench to a horse
داروی آبگونه به اسب خوراندن
2. A heavy rain drenched the campus, and the students had to dry out their wet clothing.
[ترجمه گوگل]باران شدید محوطه دانشگاه را خیس کرد و دانشجویان مجبور شدند لباس های خیس خود را خشک کنند
[ترجمه ترگمان]باران شدیدی محوطه دانشگاه را خیس کرد و دانش آموزان مجبور شدند لباس های خیسش را خشک کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]باران شدیدی محوطه دانشگاه را خیس کرد و دانش آموزان مجبور شدند لباس های خیسش را خشک کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The drenching rains resumed after only one day of sunshine.
[ترجمه گوگل]باران های شدید تنها پس از یک روز آفتابی دوباره از سر گرفته شد
[ترجمه ترگمان]بعد از یک روز آفتابی، باران شدیدی شروع شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بعد از یک روز آفتابی، باران شدیدی شروع شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. His fraternity friends tried to drench him but he was too clever for them.
[ترجمه گوگل]دوستان برادرش سعی کردند او را خیس کنند اما او برای آنها بسیار باهوش بود
[ترجمه ترگمان]دوستان fraternity سعی می کردند او را خیس کنند، اما برای آن ها خیلی باهوش بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دوستان fraternity سعی می کردند او را خیس کنند، اما برای آن ها خیلی باهوش بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. A sudden thunderstorm had drenched us to the skin.
[ترجمه گوگل]رعد و برق ناگهانی ما را خیس کرده بود
[ترجمه ترگمان]یک طوفان ناگهانی ما را خیس کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک طوفان ناگهانی ما را خیس کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Come on in - you're drenched!
[ترجمه گوگل]بیا داخل - تو خیس شدی!
[ترجمه ترگمان]- بیا تو - خیس شدی!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]- بیا تو - خیس شدی!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. We were caught in the storm and got drenched .
[ترجمه گوگل]گرفتار طوفان شدیم و خیس شدیم
[ترجمه ترگمان]توی طوفان گیر افتادیم و خیس شدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]توی طوفان گیر افتادیم و خیس شدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. They turned fire hoses on the people and drenched them.
[ترجمه گوگل]آنها شیلنگ های آتش نشانی را روی مردم می چرخانند و آنها را خیس می کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها شلنگ های آتش نشانی را روی مردم برگرداندند و آن ها را خیس کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن ها شلنگ های آتش نشانی را روی مردم برگرداندند و آن ها را خیس کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. I was drenched in the storm.
[ترجمه گوگل]من در طوفان غرق شده بودم
[ترجمه ترگمان]توی طوفان خیس شده بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]توی طوفان خیس شده بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The athletes were drenched in/with sweat.
[ترجمه گوگل]ورزشکاران خیس شده بودند/با عرق
[ترجمه ترگمان]ورزش کاران عرق کرده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ورزش کاران عرق کرده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. We were completely drenched and cold.
[ترجمه گوگل]کاملاً خیس و سرد شده بودیم
[ترجمه ترگمان]کام لا خیس و سرد شده بودیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کام لا خیس و سرد شده بودیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. They were getting drenched by icy water.
[ترجمه گوگل]آنها در حال خیس شدن از آب یخی بودند
[ترجمه ترگمان]آب یخ زده خیس آب می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آب یخ زده خیس آب می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. We were caught in the storm and got drenched to the skin.
[ترجمه گوگل]گرفتار طوفان شدیم و تا پوست خیس شدیم
[ترجمه ترگمان]توی طوفان گیر افتادیم و به پوستش نفوذ کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]توی طوفان گیر افتادیم و به پوستش نفوذ کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The poster wouldn't stick even though I drenched it with glue.
[ترجمه گوگل]پوستر نمیچسبید حتی اگر آن را با چسب خیس کردم
[ترجمه ترگمان]با وجود اینکه آن را با چسب خیس کرده بودم، پوستر به من اصابت نمی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با وجود اینکه آن را با چسب خیس کرده بودم، پوستر به من اصابت نمی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. In the early morning they had got drenched in the grass.
[ترجمه گوگل]صبح زود در چمن ها خیس شده بودند
[ترجمه ترگمان]صبح زود خیس آب شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]صبح زود خیس آب شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
16. I was drenched in sweat.
17. Metaphorical bloodstains drench these precious stones, however, which makes a visit to the exhibition both eerie and wearisome.
[ترجمه گوگل]لکههای خون استعاری این سنگهای قیمتی را خیس میکنند، اما بازدید از نمایشگاه را هم ترسناک و هم خستهکننده میکند
[ترجمه ترگمان]با این حال، لکه های خون Metaphorical این سنگ های گران بها را پوشانده است، با این حال، دیدن این آثار ترسناک و خسته کننده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با این حال، لکه های خون Metaphorical این سنگ های گران بها را پوشانده است، با این حال، دیدن این آثار ترسناک و خسته کننده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
18. She drenched herself in perfume.
[ترجمه گوگل]خودش را غرق عطر کرد
[ترجمه ترگمان]او خود را با عطر خیس کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او خود را با عطر خیس کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید